مردی که در مونت کارلو همه را ورشکست کرد: پیروزی‌های افسانه‌ای چارلز دویل ولز

تصور کنید آنقدر پول برنده شوید که کازینو ورشکست شود. این روزها چنین چیزی غیرقابل تصور است، اما در گذشته، موارد نادری وجود داشت که یک مهمان واقعاً تمام پول کازینو را می‌برد. قابل توجه‌ترین این افراد چارلز ولز، یک بریتانیایی بود که در سال ۱۸۹۱ با بازی رولت، بانک مونت کارلو را شکست.

ما چیز زیادی در مورد چگونگی وقوع آن نمی‌دانیم. در واقع، اخبار و اسناد آن زمان در مورد وقایع واقعی به طرز مشکوکی مبهم هستند. اما می‌دانیم که چارلز ولز مبلغ فوق‌العاده‌ای پول برنده شد و الهام‌بخش انواع افسانه‌ها و توطئه‌ها بود.

یک کلاهبردار شناخته شده، چه قبل و چه بعد از ورشکستگی، و به سختی می‌توان او را در این مورد بی‌تقصیر دانست. به این معنی که او ممکن است از طریق شانس محض برنده شده باشد، اما این بسیار بعید است. و اگر هم برنده شده باشد، آنچه که او ادعا می‌کرد یک "سیستم خطاناپذیر" است، به احتمال زیاد غیرقانونی یا مشکوک بوده است. با این وجود، ما چند زاویه و نظریه مختلف را بررسی خواهیم کرد، بنابراین می‌توانید تصمیم بگیرید که آیا فکر می‌کنید او به طور منصفانه‌ای شانس خود را امتحان کرده یا سیستم را فریب داده است.

چارلز دویل ولز که بود؟

چارلز ولز شخصیتی نسبتاً مرموز است و گذشته از قمار و نقشه‌های مالی‌اش، اطلاعات زیادی در مورد او در دست نیست. ولز به عنوان یک مهندس آموزش دیده بود و قبل از اینکه در ... به موفقیت بزرگی دست یابد، چند نقشه خطرناک داشت. مونت کارلو کازینواو که در دهه ۱۸۶۰ به عنوان مهندس در اسکله‌های مارسی کار می‌کرد، ادعا کرد که دستگاهی برای تنظیم سرعت پروانه کشتی‌ها ساخته است که آن را حدود ۵۰۰۰ فرانک (۱۷۵۰۰ پوند امروزی) فروخت. سپس به پاریس نقل مکان کرد و در آنجا یک کمپین جمع‌آوری کمک‌های مالی برای ساخت یک خط آهن جدید در پاس دِ کاله راه‌اندازی کرد. ولز پس از جمع‌آوری پول، ناپدید شد و به بریتانیا نقل مکان کرد.

شکستن بانک در مونت کارلو

کازینو مونت کارلو اولین بار توسط پرنسس کارولین در دهه ۱۸۵۰ پیشنهاد داده شد. در حالی که تلاش‌های متعددی برای افتتاح کازینوهای موناکو انجام شد، کازینو مونت کارلو به شکلی که امروزه می‌شناسیم، سرانجام در سال ۱۸۶۵ افتتاح شد. در سال ۱۸۷۳، جوزف جگر جاگر، تاجر برجسته صنعت نساجی، با تشخیص یکی از سوگیری‌های چرخ رولت، بیش از ۲ میلیون فرانک برنده شد. با استانداردهای مدرن، این مبلغ حدود ۷.۵ میلیون پوند است.

کمتر از ۲۰ سال بعد، چارلز ولز به موناکو آمد تا شانس خود را در کازینوی معروف مونت کارلو امتحان کند. ولز در ژوئن ۱۸۹۱ وارد کازینو شد. در آن زمان، کازینو روزانه ۱۰۰۰۰۰ فرانک برای افزایش ذخیره نقدی دریافت می‌کرد. این مبلغ به عنوان بانک شناخته می‌شد. اکنون، مقدار دقیق پولی که چارلز ولز برای بازی با خود می‌آورد، تعداد روزهایی که در کازینو می‌گذراند و میزان برد ما کمی مبهم است. روایت‌های مختلف، حقایق متفاوتی دارند و اطلاعات بسیار متفاوت است. اما در اینجا خلاصه‌ای کلی از نحوه انجام این کار توسط ولز ارائه شده است.

ولز از ۵ روز تا ۱۱ روز را در کازینوی مونت کارلو گذراند. اکثر منابع می‌گویند که او ... بانکداری ۴۰۰۰ فرانک (حدود ۲۰ تا ۲۵ هزار پوند) برای بازی کردن. ولز عمدتاً رولت بازی می‌کرد، هرچند که در بازی‌های دیگری هم شرکت می‌کرد. سه‌ماهه و قرنطینه (یک بازی کارتی محبوب در آن زمان)، اما به میزان کمتر. گفته می‌شود که او به جای بازی مداوم، به صورت انفجاری بازی می‌کرد و در یک جلسه، از 30 چرخش متوالی، 23 بار برنده شد. گزارش‌های دیگر حاکی از آن است که این برد 26 بار از 30 چرخش بوده است. وقتی ولز بازی را تمام کرد، با بیش از 1 میلیون فرانک یا معادل 4 تا 5 میلیون پوند امروزی، از بازی خارج شد.

بعد چه اتفاقی افتاد

ولز با پولش کازینو را ترک کرد و به دلیل تقلب تحت پیگرد قانونی یا محکومیت قرار نگرفت. نظریه‌هایی در مورد چگونگی سوءاستفاده‌های او مطرح شد، اما اکثر روزنامه‌های آن زمان بردهای او را به عنوان ترفندهای تبلیغاتی رد کردند. جالب اینجاست که ولز اواخر همان سال و سال بعد به کازینو بازگشت، اما هرگز نتوانست همان ترفند را انجام دهد. در اواخر عمر، او به جرم خود در رابطه با فروش طرح‌های ثبت اختراع مشکوک متهم شد.

پس از گذراندن شش سال زندان، او به پاریس رفت و یک طرح پونزی راه‌اندازی کرد، مدت‌ها قبل از اینکه چارلز پونزی یک دهه بعد، نشان بدنام خود را به جا بگذارد و سپس ناپدید شود. مورخان هنوز در مورد افسانه چارلز ولز گمانه‌زنی می‌کنند. جزئیات کمی در مورد زندگی او فراتر از طرح‌ها و قماربازی‌هایش وجود دارد.

چگونه چارلز ولز چرخ رولت را شکست داد

برنده 20+ از 30 چرخش متوالی در رولت تقریباً غیرممکن است. حتی اگر شرط‌های 1:1 مانند قرمز/سیاه، بالا/پایین یا زوج/فرد را قبول کنید، احتمال حدود ۴.۸٪ استاما ما نمی‌دانیم چه انواع شرط بندی رولت ولز قرار داده شده است، و احتمال اینکه او احتمالاً روی شرط‌هایی با پرداخت‌های بالاتر، تهاجمی‌تر شرط‌بندی کند، زیاد است. برنده شدن ۲۰ شرط از ۳۰ شرط‌بندی مستقیم (اعداد تکی) اساساً شانسی ۱ در سپتیلیون (۱،۰۰۰،۰۰۰ و اضافه کردن ۲۱ صفر دیگر) است.

حدس ما این است که او احتمالاً روی بخش خاصی از چرخ شرط بسته است. برای مثال، شرط‌های مستقیم را روی ۴ یا بیشتر بخش مجاور قرار داده است. او احتمالاً راهی برای پیش‌بینی محل فرود توپو سپس «داغ‌ترین منطقه» را پوشش داد. به زبان قمارباز، اینها «اعداد داغ«به نظر می‌رسد توپ رولت تعداد دفعات بیشتری نسبت به سایر اعداد روی آن می‌افتد.»

نظریه چرخِ به خطر افتاده

این کازینو ۲۰ سال قبل با جاگر رسوایی داشت، بنابراین احتمالاً میزهای خود را بازسازی یا با میزهای جدید جایگزین کردند تا هرگونه انحراف چرخ را از بین ببرند. اما در آن زمان، آنها فناوری لازم برای بررسی دقیق هر بخش و پارامترهای فیزیکی دقیق چرخ‌ها را نداشتند. بسیار محتمل است که چرخ انحراف داشته باشد، و ولز به سادگی نتایج را مشاهده کرد و به دنبال قسمت‌های "داغ" چرخ گشت.

ترفند اینجا این است که شما باید به چرخ نگاه کنید، نه به جدول پرداخت. جداول پرداخت آن زمان به احتمال زیاد اعداد را به ترتیب زمانی فهرست می‌کردند، و نه به ترتیب قرارگیری آنها روی چرخ. شما باید نواحی روی چرخ، مانند قرمز ۳۴، مشکی ۶، قرمز ۲۷ و مشکی ۱۳ را که مجاور هم هستند، مشاهده کنید.

اما ولز نمی‌توانسته تنها کسی باشد که متوجه فرود آمدن توپ روی ربع‌های خاصی از چرخ شده باشد. مطمئناً اگر چنین تعصب آشکاری وجود داشت، سایر مهمانان نیز متوجه می‌شدند. و این نمی‌توانسته بخش خیلی کوچکی باشد، زیرا ولز در 30 چرخش بیش از 20 دور برنده شد.

تماشای پرتاب دیلر

تاکتیک دیگری در انتظار است فروشنده توپ را رها کندو گرفتن دقیق بخش چرخ که زیر دست دیلر است در نقطه‌ای که توپ را رها می‌کنند. این دیلرها آموزش دیده‌اند که چرخ را بچرخانند و توپ را با حرکت مکانیکی پرتاب کنند. پس از انجام صدها دور رولت، مطمئناً آنها طبق روال می‌چرخند و پرتاب می‌کنند. سرعت چرخ و توپ با هر دور تغییر نمی‌کند، زیرا دیلرها بازی را به طور روان اجرا می‌کنند.

اگر ولز مدت زمان چرخش توپ را اندازه‌گیری می‌کرد و موقعیت آن را نسبت به نقطه رها شدن ردیابی می‌کرد، می‌توانست پیش‌بینی کند که هر چرخش ممکن است کجا فرود بیاید. اما او نمی‌توانست این محاسبه را انجام دهد مگر اینکه متصدی میز از قبل توپ را رها کرده باشد. بنابراین درست پس از اینکه دیلر توپ را پرتاب می‌کند، در حالی که میز هنوز در حال شرط‌بندی است، او می‌توانست به سرعت شرط‌های خود را وارد کند.

بازیکنان امروزه از این تاکتیک با استفاده از نرم‌افزارهای کامپیوتری و لیزر برای محاسبه محل فرود توپ استفاده می‌کنند. تایمرهای دقیق و فناوری‌ای که بسیار فراتر از آن چیزی است که ولز در آن زمان می‌توانست تهیه کند. در حقیقت، احتمال بسیار کمی وجود دارد که ولز می‌توانسته از این روش استفاده کند. مگر اینکه چشم بسیار خوبی برای ردیابی حرکات توپ و زمان‌بندی دقیق داشته باشد. یا اگر چرخ‌های رولت در آن زمان بسیار کندتر می‌چرخیدند. در غیر این صورت، تقریباً غیرممکن خواهد بود.

نظریه تبانی

محتمل‌ترین حدس ما این است که ولز در تلاش‌هایش تنها نبوده است. او ممکن است با یک دلال تبانی کرده باشد که سپس می‌تواند سعی کند نتایج رولت را به نفع ولز تغییر دهد. بااستعدادترین دلالان، از لحاظ تئوری، می‌توانند مناطق یا بخش‌های خاصی را روی میز هدف قرار دهند. البته، آنها باید بسیار ماهر باشند و با میز کاملاً آشنا باشند. و اگر میز هرگونه سوگیری داشته باشد، می‌توانند از این موارد برای هدایت توپ‌ها به بخش‌های خاص استفاده کنند.

ممکن است دیلر عمداً توپ را کمی آهسته‌تر پرتاب کرده باشد، یا سعی کرده باشد یک بخش دقیق را بگیرد تا توپ را روی چرخ رها کند. و با انجام این کار، مزیت کازینو کاهش می‌یابد زیرا احتمالات همه تغییر کرده‌اند. اگر ولز بتواند یک دلال را به نفع خود جذب کند، احتمال زیادی وجود دارد که بتواند دور به دور برنده شود. و آنها می‌توانند توافق کنند که سیستم را هر چند دور تغییر دهند تا سایر مهمانان متوجه کلاهبرداری نشوند.

آیا این یک سیستم شرط‌بندی از ابتدا بوده است؟

قماربازان سوگیری‌های زیادی را در خود پرورش می‌دهند که بیشتر آنها حقایق را تحریف کنندفرض کنید توپ ۱۰ بار پشت سر هم روی قرمز بیفتد. بعضی افراد فکر می‌کنند اعداد قرمز «داغ» هستند یا می‌توانند با شرط‌بندی روی قرمز پول بیشتری به دست آورند. از طرف دیگر، برخی از قماربازان ممکن است فکر کنند که توپ باید بیشتر روی سیاه بیفتد تا نتایج متعادل شود و احتمال واقعی را نشان دهد. هر دو مغالطه قمارباز هستند.

خرافات و مغالطات قمارباز اغلب می‌توانند حقایق را مبهم کرده و نحوه مشاهده ما از آنچه واقعاً اتفاق می‌افتد را تغییر دهند. تعصب خوش بینیبرای مثال، زمانی است که ما شانس یک شرط‌بندی محبوب یا «کم‌ریسک‌تر» را بیش از حد تخمین می‌زنیم.

برای مثال، یک تیم بیسبال ۱۵ بازی متوالی را می‌برد. ما به آن نگاه می‌کنیم و فکر می‌کنیم که آنها در اوج هستند و شکست‌ناپذیرند. و نه اینکه به نتایج آنها نگاه کنیم و ببینیم که برای رسیدن به آنجا چقدر شانس لازم بوده است. ما تمایل داریم که بردهای بزرگتر را بزرگ جلوه دهیم و باخت‌ها را کم‌اهمیت جلوه دهیم. همه اینها بخشی از ... تأثیر اجتماعی بر قمارهمانطور که ما می‌خواهیم باور کنیم که یک نفر می‌تواند خانه را شکست دهد. بنابراین شاید جزئیات مربوط به شاهکار ولز کمی مبهم باشد.

شاید او فقط از یک سیستم شرط بندی استراتژیک و تماشاگران را به طرز باورنکردنی شگفت زده کرد.

سیستم شرط بندی

چطور می‌توانست این کار را انجام دهد؟ خب، به هر روشی. اگر او از سیستم شرط و به شرط‌بندی‌های ۱:۱ پایبند بود، ممکن است بینندگان را گیج کرده باشد که او حتی پس از باخت چند دور متوالی، هنوز هم می‌تواند سود کسب کند. فقط در مورد آن فکر کنید. فرض کنید ولز ۵ دور بازی کرده، ۳ دور متوالی باخته، اما دور چهارم را برده است. پولی که او به دست می‌آورد، تمام باخت‌هایش را پوشش می‌دهد و بنابراین، یک تماشاگر ممکن است به اشتباه فکر کند که او دور را برده است.

یا، او بخش‌های بیشتری را روی چرخ رولت پوشش می‌داد و شرط‌بندی تهاجمی انجام می‌داد و این توهم را ایجاد می‌کرد که برنده‌ی بزرگی می‌شود. اما در واقع او مبالغ هنگفتی را شرط‌بندی می‌کرد و شرط‌های نسبتاً امن‌تری می‌بست.

اگر او از نوعی سیستم استفاده می‌کرد، مثلاً شرط‌بندی ثابت، مارتینگل یا لابوشر، این می‌تواند توضیح دهد که چرا ولز هرگز نتوانست شاهکار بزرگ خود را تکرار کند. از این گذشته، وقتی او بعداً در همان سال برگشت، پول زیادی از دست داد. اگر ولز واقعاً شرط‌های ۱:۱ می‌بست، احتمال برد او در ۲۰ دور از ۳۰ دور حدود ۴.۸٪ بود. یعنی کمی کمتر از احتمال شرط‌بندی تقسیم‌شده در رولت (۵.۵۵٪). بنابراین، در تئوری، اگر او کمی واریانس مثبتو با پایبندی به یک سیستم، به احتمال زیاد او منصفانه بازی می‌کرده است. ما این را با اما و اگرهای فراوان می‌گوییم.

پایان دادن به مردی که بانک را در مونت کارلو ورشکست کرد

داستان کازینو مونت کارلو ولز همچنان قماربازان و مورخان را گیج کرده است. قبل از اینکه کسی به این فکر کند که آیا می‌توان دوباره این کار را انجام داد، به شما هشدار می‌دهیم. در کازینوهای مدرن، به دلایل متعدد نمی‌توانید چنین شاهکاری را انجام دهید.

1. هیچ تعصبی در میزهای واقعی یا بازی‌های کازینویی وجود ندارد. با پشتیبانی RNGها
2. اگر بیش از حد برنده شوید، احتمال دارد کازینو میز را ببندد یا حتی از شما بخواهد که آنجا را ترک کنید.
3. کازینوها خیلی محدود هستند تیم امنیت لاتاریآنها می‌توانند انواع نقشه‌های تقلب را کشف و شما را بیرون یا مسدود کنند.

با این حال، سیستم‌ها و استراتژی‌های شرط‌بندی توسط کازینوها ممنوع نشده‌اند و قماربازان هنوز هم می‌توانند امیدوار باشند که به برد بزرگی دست یابند. با این حال، با استفاده از RNGها و رعایت یکپارچگی بازی، با هیچ میز تقلبی یا بازی جانبدارانه‌ای مواجه نخواهید شد. همه چیز به شانس خوب قدیمی خلاصه می‌شود. و به یاد داشته باشید که مسئولانه بازی کنید، و بیشتر از آنچه که می‌توانید از دست بدهید، پول خرج نکنید.