نقد و بررسی بازی Atomic Heart (پلیاستیشن ۴، پلیاستیشن ۵، ایکسباکس وان، ایکسباکس سری ایکس/اس و رایانههای شخصی)

انگار از اون موقع تا حالا همیشه قلب اتمیاولین تریلر تیزر منتشر شد. این یک عامل، کار را سختتر میکند. قلب اتمیبه این معنی که انتظار داریم با توجه به زمان زیادی که برای توسعه بازی صرف شده، کاملاً ما را شگفتزده کند. به هر حال، جدا از انتظارات بالا، من مشتاق انجام این کار بودهام. نقد و بررسی فیلم «قلب اتمی» (Atomic Heart) اکنون برای PS4، PS5، Xbox One، Xbox Series X/S و PC منتشر شده است. حتی از همان اوایل بازی هم میشد دید که گرافیک چقدر تماشایی است. این واقعیت که این یک بازی تاریخ جایگزین است، علاقه به کاوش در مورد آنچه که این نظم جهانی جدید ارائه میدهد را بیشتر میکند.
دارندگان ایکسباکس به اندازه کافی خوش شانس هستند که از دسترسی به قلب اتمی از طريق رمز عبور بازی از روز اول. کنسولهای دیگر، نه آنقدر زیاد، چون باید یک نسخه از آن را با قیمت هنگفت ۷۰ دلار، که بسته به ایالت متغیر است، بخرید. در این رابطه، کاملاً قابل درک است که بخواهید مکث کنید و ارزیابی کنید که خرج کردن پولتان چقدر ارزش دارد. قلب اتمی. آیا بازی واقعا به همین باحالی همه می گویند این است؟ آیا گرافیک بازی در حد و اندازههای معمول و فراتر از آن است؟ آیا دنیای بازی خواستههای قلبی را برآورده میکند؟ از همه مهمتر، آیا مبارزات در هر ماموریت سریع، سرگرمکننده و رضایتبخش هستند؟ برای پاسخ به این سؤالات و موارد دیگر، با این بررسی عمیق همراه شوید. قلب اتمی بررسی خوبیها، بدیها و زشتیها (در صورت وجود).
اول از همه، داستان

بدون اینکه زیاد لو بدهم (قطعاً سعی میکنم قسمتهای جذاب را فقط برای اولین نگاه نگه دارم)، قلب اتمی داستانی است که قبلاً هزار بار شنیدهاید. داستان در دهه ۱۹۵۰ میلادی، درست پس از پیروزی اتحاد جماهیر شوروی در جنگ جهانی دوم، اتفاق میافتد. روایت جایگزین از چگونگی فروپاشی، نشان میدهد که جهان چقدر به این نیروی تکنولوژیکی غیرقابل توقف تبدیل شده است.
رباتها طوری پرسه میزنند که انگار صاحب همه چیز هستند و کاملاً طبقه کارگر را در دست گرفتهاند. حتی با چنین شاهکاری، انسانها هنوز هم نیاز به پیشرفت بیشتر را احساس میکنند، بنابراین شروع به کار بر روی یک ایده علمی تخیلی میکنند که شاید قبلاً در مورد آن شنیده باشید: بازآفرینی اینترنت در ذهن مردم. این «ذهن جمعی» تنها چند روز پس از راهاندازی است که شما به مرکز ۳۸۲۶، مهمترین مرکز تحقیقاتی اتحاد جماهیر شوروی، فراخوانده میشوید تا نوعی ناهنجاری را بررسی کنید.
چارلز، یک دستکش هوشمند سخنگو با قدرتهای تلهکینزی و کرایوکنیزی که از پلیمر تغذیه میشوند، به خودِ فراموشکار شما میپیوندد. بنابراین، شما با عجله به سمت تأسیسات ۳۸۲۶ میروید تا یک تأسیسات زیرزمینی نیمه ویران شده را پیدا کنید که تا خرخره پر از موجودات جهشیافته و رباتهای تشنه خون است. اوضاع در سراسر جهان وخیمتر میشود و ماموریت جدید شما رسیدن به ریشه همه هرج و مرجها میشود.
سرگئی، ناجی زمین

میخواهم توجهها را به سرگئی، شخصیت اصلی، جلب کنم، چون او واقعاً یک شخصیت عجیب و غریب است. به نظر میرسد که او هیچ خاطرهای از گذشتهاش ندارد و تمام تمرکزش روی ماموریتش یعنی نابودی تمام دشمنانی است که سر راهش قرار میگیرند. با توجه به اینکه تمام دنیا به یک ویرانشهر تبدیل شده، این یک خواستهی کاملاً قهرمانانه است و این وظیفهی اوست که راهی برای بازگرداندن نظم جهانی پیدا کند. اگر بخواهید، «ناجی زمین».
اما، سرگئی دوستداشتنیترین ناجی نیست، نه؟ او بامزه نیست و، صادقانه بگویم، آزاردهنده است. از طرف دیگر، چارلز یک دستیار کاملاً متفکر است، حتی اخلاق یک «ذهن جمعی» را مطرح میکند. اما، سرگئی نمیتوانست به چارلز اهمیتی بدهد، صرفاً از او به خاطر تواناییهایش استفاده میکرد و میخواست ماموریتی را که به او محول شده بود، به پایان برساند. فکر میکنید که او چند ساعت بعد از شروع بازی نظرش عوض میشود، اما نه. بنابراین، تنها کاری که میتوانید انجام دهید این است که به جای همدردی با این مرد، او را تحمل کنید.
وقتی به آن میپردازیم، به نظر میرسد که داستان هم بیربط است. نه جذاب است و نه فکر را برمیانگیزد. بله. چند ساعت اول بازی، این فرضیه را که قبلاً دیدهایم، آشکار میکند که احتمالاً میتواند به جای خیلی جالبی ختم شود. اما، این فرضیه تقریباً پس از اتمام اولین ماموریت، از بین میرود. از یک طرف، بازی به یک ماجراجویی جاهطلبانه تبدیل میشود و به مضامین عمیقاً پیچیدهای مانند سرمایهداری، سوسیالیسم و کمونیسم میپردازد. از طرف دیگر، با مکالمات کوتاهی روبرو میشویم که تا حدی کنجکاوی را برمیانگیزند، اما تقریباً به سمت بخشهای بعدی بازی محو میشوند.
دنیا، خدای من، دنیا

از جلد اول گرفته تا مقدمه و چند ساعت اول بازی، قلب اتمی آنقدر جاهطلبانه خودش را نشان میدهد که حتی قبل از اینکه به اصل مطلب رسیده باشید، جذب بازی میشوید. حداقل برای مدتی، خیلی جذاب و گیرا است. چیزهای زیادی وجود دارد که نمیتوانم روی آنها انگشت بگذارم، چیزهایی که وقتی کنار هم قرار میگیرند، یک عنوان AAA را که در غیر این صورت پتانسیل تبدیل شدن به یک بازی درجه یک را داشت، نابود میکنند.
بیایید با چند ساعت اول شروع کنیم که به صورت خطی سپری میشود و شامل از بین بردن رباتهای قبلاً خوب که به دشمنان خونخواری تبدیل شدهاند که به سمت شما میآیند، میشود. این یک تجربه مبارزهای سرگرمکننده و سریع است که انواع موجودات جهشیافته یا رباتیک جالب را به سمت شما پرتاب میکند. در تمام این مدت، داستان از طریق زیرنویسهای کوتاه و دیالوگهای عمدتاً آزاردهنده آشکار میشود. با کنار رفتن داستان، بالاخره این فرصت را پیدا میکنید که دنیای بیرون از تأسیسات را کشف کنید.
جای سوال نیست. قلب اتمی" محیطهای جهانباز واقعاً دوستداشتنی هستند. واقعاً زیباست. آنقدر جذاب که شک دارم در برابر محو شدن در شگفتی آن تردیدی داشته باشید. این موضوع همه چیز را غمانگیزتر میکند که قلب اتمی فرصت استفاده از چنین فضاهای جهانباز دلچسبی را از دست داد.
در بیشتر موارد، شما مینیگیمها را انجام میدهید و به دنبال ماموریتها میگردید. حتی برای مدتی، با توجه به اینکه به شما یک طرح کلی برای نحوه پیشرفت داده میشود، احساس خطی بودن به شما دست داد. البته، شما آزاد هستید که در اطراف پرسه بزنید، اما رسیدن به امکانات از پیش تعریف شده، هر چقدر هم که خطی باشند، به نظر میرسد مزیت بیشتری دارند. بگذارید توضیح دهم.
گمشده در آرمانشهر شوروی

دیدن، قلب اتمی منظرهای دیدنی است. هیچکس در این مورد تردیدی ندارد. اما حتی با وجود چنین گرافیک خیرهکنندهای، هنوز هم باید کارهای متنوعی برای انجام دادن، دیدن یا پیدا کردن وجود داشته باشد. وقتی برای اولین بار وارد این آرمانشهر شیک و آیندهنگر شوروی میشوید، احساس میکنید که عجلهای برای فرونشاندن دارید. این واقعیت که دقیقاً همان ساختار BioShock Infinite را دارد، انتظارات شما را بیشتر بالا میبرد.
در کمترین زمان، هرج و مرجی در سراسر جهان رخ میدهد که شما را سرگرم از بین بردن اجساد کنترلشده و رباتهایی میکند که به دنبال خون هستند. از نظر مبارزات، بازی با مهارتهای نبرد تن به تن، نبرد از راه دور و مهارتهای ابتدایی سرگرمکننده است. وقتی فکر میکردید که تأسیسات ۳۸۲۶ بدترین سناریوی ممکن است باشد، دنیای باز بازی خلاف این را ثابت میکند، و انبوهی از دشمنان بسیار بسیار بدتر به سمت شما میآیند.
چگونه نفس بکشم؟

دنیای بیرون آنقدر آشفته است که تقریباً دلتان میخواهد به فضاهای بسته فرار کنید. اما هنوز مجذوب زیباییای هستید که تازه وارد آن شدهاید، بنابراین به تماشای آن ادامه میدهید. میبینید، کلی دوربین امنیتی همه جا هست. فقط کافی است یکی از آنها شما را ببیند تا رباتهای خونخوار از حضورتان مطلع شوند. ممکن است در عرض چند ثانیه، حتی هشت تا از آنها همزمان، به شما حمله کنند و شما را محاصره کنند.
هر چقدر هم که در نبرد خوب باشید، عدم تعادل کاملاً غالب میشود. تازه بگذریم از پهپادهایی که در آسمان پرسه میزنند، رباتهای افتاده را تعمیر میکنند، به شما لیزر شلیک میکنند، یا بدتر از آن، با انداختن بمب از هوا، رباتهای بیشتری را در جعبههای بزرگ رها میکنند. میتوانید به مخفیکاری متوسل شوید، اما قلبهای اتمی دقیقاً برای مخفیکاری ساخته نشده است. دیر یا زود، آنها شما را پیدا میکنند و شما را خواهند کشت.
حداقل، غنیمت بگیرید

برخی از تأسیساتی که بازدید میکنید، نوآوریهای علمی تخیلی بسیار جالبی را در خود جای دادهاند که میتوانید آنها را کشف کنید. به علاوه، شما میتوانید ابزارهای جدیدی بسازید و با آنها آزمایش کنید. چه آنها را از دشمنان کشته شده بردارید، چه آنها را هنگام انجام ماموریتهای اصلی به دست آورید، یا برای کشف چیزهای بیشتر، از مسیر خود خارج شوید. قلب اتمیدنیای بازی چیزهای زیادی برای ارائه دارد، مطمئن باشید که به خاطر کنجکاوی و ارادهتان برای زنده ماندن پاداش خواهید گرفت.
حکم

هی، من میتونم همینطور در مورد ویژگیهایی که قلب اتمی چیزی برای ارائه دارد. هیچکس نگفته که شما هرگز در آنجا کمبود کار نخواهید داشت. تنها مشکل، شور و اشتیاق و انگیزه واقعی برای انجام این کارها است. در حین بازی قلب اتمی، دنیا مثل آهنربا شما را به خود جذب میکند، اما تحمل سختیها غیرقابل تحمل میشود. به چه هدفی؟ بازی انبوهی از دشمنان را علیه یک حریف میچینند. چرا چنین دنیای زیبا و شگفتانگیزی را خلق کنیم و بعد آن را با چیزهایی پر کنیم که هیچ علاقهی جذابی به آنها نداریم؟ مثل یک بیابان است - بیابانی پیشرفته با رباتهایی که وحشی شدهاند و نقشهای که به هیچ جا نمیرسد.
نمی گویم قلب اتمی نه، کاملاً اتلاف وقت است. اگر صاحب ایکسباکس و اشتراک گیم پس هستید، حتماً امتحانش کنید. اما اگر نیستید، شاید عاقلانه باشد که قبل از خرید، یک قدم به عقب بردارید تا واقعاً مطمئن شوید که این همان چیزی است که میخواهید در آن غرق شوید. 20+ ساعتها گذشت.
نقد و بررسی بازی Atomic Heart (پلیاستیشن ۴، پلیاستیشن ۵، ایکسباکس وان، ایکسباکس سری ایکس/اس و رایانههای شخصی)
یک آرمانشهر شورویِ عمدتاً سرگرمکننده که به انحراف کشیده شد
قلب اتمی یک عنوان فوقالعاده با سیستم مبارزهای عمدتاً سرگرمکننده است. این بازی گیمپلی رضایتبخشی در عناصر، نبردهای تن به تن و نبردهای از راه دور دارد، مانند منجمد کردن دشمنان و از بین بردن آنها در حالت آرامش، که مطمئناً گزینه خوبی برای کنترل جمعیت نیز هست. تنوع سلاحها نیز چندان ناامیدکننده نیست، به خصوص تفنگ ساچمهای که دقیقاً همان کاری را که همیشه قرار بوده انجام دهد، انجام میدهد. ایستگاههای ارتقاء را خواهید یافت که به شما امکان میدهند تجهیزات خود را دوباره پر کنید یا چیزهای سرگرمکننده جدیدی بسازید. این ایستگاهها همچنین به عنوان ایستگاههای ذخیره عمل میکنند که قطعاً باید از آنها استفاده کنید، با توجه به اینکه قلب اتمیذخیره خودکار به ندرت اتفاق میافتد. در کل، این یک عنوان نسبتاً خوب است که بیشتر به عنوان یک عنوان درجه یک (AAA) دو برابر ارزشش را دارد تا یک عنوان درجه یک (AAA).



