بررسی
نقد و بررسی کمی به چپ (ایکسباکس وان، ایکسباکس سری ایکس|اس، پلیاستیشن ۴، پلیاستیشن ۵، سوییچ و کامپیوتر)

پس از صرف زمان قابل توجهی برای روی هم چیدن اردکهای پلاستیکی و گیرههای کاغذ در باز کردن بسته, احساس میکنم که برای یک کار مشابه، کاندیدای نسبتاً مناسبی هستم. البته، من مطمئناً در هنر فنگ شویی متخصص نیستم، چه برسد به مراحلی که برای دستیابی به چنین نتایجی باید طی کرد. با این اوصاف، من doکم و بیش میدانند که چگونه چیزها را به شکلی منظم بچینند، که در نهایت، تنها چیزی است که مکس اینفرنو کمی به سمت چپ از شما می پرسد.
کمی به سمت چپ بسیار شبیه است باز کردن بسته بندی، در صورتی که تنها هدف واقعی شما باز کردن، چیدن و مرتب کردن وسایل خانه باشد، و همچنین جلوگیری از اینکه آن دیو وسواس درونیتان اعصابتان را به هم بریزد. اوه، و ظاهراً یک گربه - یک گربهسان عاشق هرج و مرج که علیرغم تمام تلاشهای شما برای دور نگه داشتنش، فقط میخواهد پیشرفت شما را از بین ببرد. گربه ایرانی را به یاد بیاورید که با وجود التماسهای صاحبش برای اینکه... لیوان را روی میز هل داد. نه؟ خب، تقریباً همینطور است در کمی به چپ. خانهای هست که پر از معماهای بینظم و نامرتب برای حل کردن است، و گربهای کنجکاو که اساساً از این ایده که اجازه دهد هرج و مرج مسیر خودش را طی کند، لذت میبرد. مرتبخب، بعضی وقتها.
جدیدترین ساختهی مکس اینفرنو همین الان برای کنسولها و کامپیوتر شخصی منتشر شد، به این معنی که میتوانید خودتان با این توپ کوچک پشمالو روبرو شوید و ببینید که این همه سر و صدا برای چیست. با این حال، قبل از اینکه زندگی خود را وقف دنیای کارهای روزمره و رهبری سازمانی کنید، حتماً به حرفهای ما گوش دهید. در اینجا چیزی است که باید در مورد آن بدانید. کمی به چپ.
کاملاً درهم و برهم

کمی به سمت چپ بازی پیچیدهای نیست، و چالشبرانگیزترین هم نیست، به جز چند پازل درهموبرهم که از شما میخواهند آیتمهای خاصی را به صورت عددی یا رنگی در کنار هم بچینید. گذشته از این، دوازده مرحله اول از بیش از صد مرحله اساساً شامل تنظیم پرترهها روی دیوار، دستهبندی اسباببازیها در یک سبد یا چسباندن یادداشتها برای نمایش یک طرح است. گذشته از این، مراحلی نیز وجود دارد که از شما میخواهد مواد تشکیلدهنده را بر اساس گروههای غذایی، چاشنیها را بر اساس وزن، کتابها را بر اساس ژانر و غیره مرتب کنید.
اگر هنوز دو دو تا را کنار هم نگذاشتهاید، فقط این را بدانید: کمی به سمت چپ قرار نیست برای کسانی باشد که عاشق هیاهوی بیپایان هستند. برعکس، برای کسانی است که به زیباییشناسیهای سبک Lo-Fi و ASMR و عناصر حل معماهای سبک علاقه دارند. همچنین این بازی به طور کلی برای کسانی که در بازیهای ویدیویی نسبتاً تازهکار هستند نیز بسیار مناسب است، زیرا مکانیکهای گیمپلی آن دقیقاً چیزی فراتر از اشاره، کلیک و کشیدن مکاننما روی صفحه برای شناسایی و سازماندهی قطعات بازی نیست. به عبارت دیگر، حتی برای بازیکنان جوانتر نیز کاملاً قابل هضم است.
روی هم رفته، صد مرحله، کم و بیش، وجود دارد که باید در آنها کار کنید کمی به چپ، که هر کدام شامل معماهای کوتاهی برای حل کردن هستند. من گفتن معماها، در حالی که بخش زیادی از مراحل گفته شده چیزی بیش از این نمیخواهند که یک نقاشی را کمی (معمولاً به سمت چپ) جابجا کنید و چند کاغذ را جابجا کنید تا قطعه نهایی یک نقاشی یا سند را پیدا کنید. همین. بنابراین، همانطور که گفتم: سوخت سروتونین خالص و ساده و صمیمانه روی یک بشقاب پاستلی.
زمان های ساده تر

کمی به سمت چپ وانمود نمیکند چیزی است که نیست، و من صادقانه از این بابت خیلی خوشحالم. به هیچ وجه قصد ندارد شلوغی و بینظمی غیرضروری را در بازی بگنجاند (البته به جز آن بینظمی که مستقیماً جلوی شما قرار دارد)، و همچنین به عنوان بستری برای ژانرهای بیشمار دیگر عمل نمیکند. به طور خلاصه، این یک بازی مرتب و بینقص است که شخصیت و جذابیتهای خاص خود را دارد و این دقیقاً همان چیزی است که من در مورد آن دوست دارم.
اشتباه برداشت نکنید، چند معما وجود دارد که هر از گاهی صبر شما را آزمایش میکنند. برای مثال، گاهی اوقات به شما گفته میشود که مجموعهای خاص از وسایل را مرتب کنید، اما در هیچ مقطعی به شما گفته نمیشود چگونه ، یا اینکه به چه ترتیبی باید باشند، چه از نظر عددی، چه از نظر رنگ یا چه از نظر اندازه. برای مثال، مجموعهای از معماها وجود دارد که شما را موظف میکند چند کتاب را روی هم بچینید، که هر کدام رنگها، نویسندگان و عناوین خاص خود را دارند. طبیعتاً فکر میکنید که با چیدن آنها به ترتیب حروف الفبا، کار را تمام کردهاید و آماده رفتن به مرحله بعدی هستید. با این حال، به طرز عجیبی، همیشه اینطور نیست، زیرا برخی از معماها همیشه چندین راه حل ندارند، بلکه یک پاسخ واحد دارند، و پاسخی که همیشه واضح نیست.
در بیشتر موارد، معماها کاملاً گویا هستند و بنابراین نیازی به توضیح خاصی نیست. بزرگ به استرس بیش از حد منجر میشود. با این اوصاف، موارد زیر وجود دارد: برخی از بخشهای پیچیدهتری که به زمان و تلاش بیشتری نیاز دارند - به خصوص در بخشهایی که شامل چسباندن خطوط ناخوانا به یکدیگر برای تشکیل تصویری است که مطلقاً هیچ معنایی ندارد. علاوه بر این، معماهایی نیز وجود دارند که به آزمون و خطای زیادی نیاز دارند. به عنوان مثال، یک مرحله از شما میخواهد که یک تقویم را با برچسبها برچسبگذاری کنید - اما از گفتن ترتیب استفاده از آنها خودداری میکند.
بذار باش

با وجود تمام تلاشهای بازی برای اینکه یک یا دو تپه خاکی را برای بالا رفتن شما آماده کند، یک سیستم راهنمایی اختصاصی نیز ارائه میدهد - قابلیتی که به شما امکان میدهد کل صحنه را در یک پنجره کوچک پاپآپ تجسم کنید. این در واقع یک راهنمایی به این معنا نیست، بلکه بیشتر یک افشاگری محض است و به نوعی، یک برگه تقلب است که فقط باید به عنوان آخرین راه حل استفاده شود. شخصاً، من مجبور به استفاده از آن نشدم، اگرچه در نادرترین مواقع وسوسه شدم که نگاهی به پشت پرده بیندازم - به خصوص وقتی که با یک نقاشی بیمحتوا دیگر روبرو میشدم که هیچ قصد واقعی برای مرتب کردن آن نداشتم.
یک ترفند دیگر هم وجود دارد: «بگذار باشد» - یک گزینه داخلی که به شما امکان میدهد از مرحله فعلی صرف نظر کنید و بدون هیچ عواقب واقعی به مرحله بعدی بروید. مطمئناً اضافه کردن این ویژگی جالب است، اما به سختی میتوان آن را پیادهسازی کرد، چون ... پازل بازی و هر چه که دارید. علاوه بر این، از آنجایی که اکثریت قریب به اتفاق بازیکنان قبل از شروع بازی از آنچه که قرار است انجام دهند کاملاً آگاه هستند، این کار کمی زائد به نظر میرسد. با این حال، ده نکته برای کنار آمدن با بازیکنانی که کمی صبورتر هستند، مکس اینفرنو.
حکم

کمی به سمت چپ به همان اندازه که راحت است، و تازه، حل کردنش، قطعه به قطعه، و از بالا به پایین، واقعاً لذتبخش است. معماهایش سرزنده و به طرز شگفتانگیزی آسان هستند، بدون اینکه لازم باشد به برگههای تقلب یا هرگونه اصطلاحات آنلاین در مورد اینکه چه چیزی چیست و کدام قطعه به کدام سوکت میخورد، متوسل شوید. مطمئناً، یک یا دو تا از معماها می توان کمی تکراری باشد، اما اگر حاضر باشید از یکنواختی مرتب کردن ریخت و پاشهای یکسان چندین بار عبور کنید، واقعاً متوجه خواهید شد که کمی به سمت چپ کار کردن با آن برای یک یا دو ساعت میتواند واقعاً لذتبخش باشد.
گذشته از سبک گیمپلی آرام و طراحی هنری بامزهاش، کمی به سمت چپ همچنین موسیقی متن شگفتانگیزی را به کار میگیرد که در همه مکانهای مناسب، هم شناور و هم آرامشبخش است. و در حالی که گهگاه صدای پنجه گربهای که برای پراکنده کردن گروههای شما شیرجه میزند، به گوش میرسد. می توان بعد از مدتی کمی آزاردهنده میشوند، اما به هیچ وجه نمیتوانند شما را از آرامش تجربهی پیش رو دور کنند. و بنابراین، باز هم، اگرچه مشکلات جزئی در یک یا دو مرحله وجود دارد، اما مطمئناً آنقدر آزاردهنده نیستند که شما را از تمام کردن وظایفتان و رسیدن به فینال منصرف کنند.
کمی به سمت چپ طولانیترین بازی پازل دنیا نیست، اما قطعاً یکی از بازیهایی است که اگر به خاطر موسیقی متنش نباشد، به خاطر سبک هنری زیبا و طیف گستردهای از مراحل بدیعش، دوست دارید آن را به خاطر بسپارید. نیازی به گفتن نیست که اگر شما انجام داد اتفاقاً از بین رفته است باز کردن بسته اگر به سال ۲۰۲۱ برگردیم، و حالا که تازه به دنبال رفع آن حس کنجکاوی پس از اتمام بازی هستید، پس باید به فکر تجربه جدیدترین بازی معمایی مکس اینفرنو باشید.
نقد و بررسی کمی به چپ (ایکسباکس وان، ایکسباکس سری ایکس|اس، پلیاستیشن ۴، پلیاستیشن ۵، سوییچ و کامپیوتر)
ارزانتر از درمان
کمی به سمت چپ یک بازی معمایی تمیز و مرتب است که به همان اندازه که دلنشین است، سرشار از موسیقی دلچسب و زیباییشناسی لو-فای نیز میباشد. قرار نیست باب میل همه باشد، اما مطمئناً قلب علاقهمندان به ASMR را تسخیر خواهد کرد.



