بهترین
بازگشت به خون: ۵ ماموریت برتر، رتبهبندی شده

ما فقط میریم و تماس میگیریم پشت 4 خون برای آنچه که هست. این است چپ 4 مرده 3، فقط با جلوههای بصری بسیار برتر و یک بازسازی اساسی در شخصیتها. این یک بستهبندی مجدد و براق از بهترین ضیافت دو نفره استودیو Turtle Rock است، اما با چند چاشنی اضافه برای کمک به غلبه بر عطش گوشت و خودروهای 4x4. آیا به خاطر این احساس میکنیم که سرمان کلاه رفته است؟ البته که نه. اگر اینطور باشد، ما آن را میپذیریم. چه اهمیتی دارد اگر به عنوان قسمت سوم مورد انتظار به بازار عرضه نشود؟ واقعیت این است که ما دقیقاً میدانیم که هدف آن چیست و میدانید، ما با این موضوع مشکلی نداریم.
حالا که چند ماه از انتشار آن گذشته، یعنی اکثر ما این فرصت را داشتهایم که چهار مرحلهی خونین و وحشیانهی آن را تجربه کنیم. و بنابراین، به نظر میرسد که درست است که فصلها را بر اساس محبوبیت مرتب کنیم. بنابراین، به نظر ما، پنج مورد از بهترین (و احتمالاً سختترین) ماموریتهای این بازی در اینجا آمده است. پشت 4 خون، رتبه بندی شد.
۵. گذرگاه

هر چقدر هم که دوست داشته باشم بگویم در طول The Crossing احساس کردم دستی مرا هدایت میکند تا به من کمک کند به راحتی به پرده دوم برسم، اما در واقع دروغ گفتهام. حقیقت این است که من باید چهار بار در تلاش برای آمادهسازی آن قایق برای انفجار کشته شده باشم، در حالی که توسط انواع دشمنان شناخته شده در این مجموعه تکه تکه میشدم. آیا در این مسیر کمک زیادی دریافت کردم؟ نه، من به اندازه کافی احمق بودم که آن را به صورت آفلاین بازی کنم، به این معنی که من هدف اصلی شوخی بودم در حالی که همتیمیهایم با رضایت پشت موانع تقویتشده نشسته بودند و از امنیت آتش مخفی فریاد میزدند.
صادق است چپ 4 مرده طبق فرمول بازی، بازی The Crossing شما و گروهتان را در مقابل امواج بیپایان زامبیها قرار میدهد، در حالی که شما با انجام یک کار مسخره که به احتمال زیاد به مرگ دردناک یک یا اکثر شما منجر میشود، دست و پنجه نرم میکنید. یک قایق پر از مواد منفجره بسازید و قبل از اینکه منفجر شود، از آن خارج شوید. اوه، اما البته باید این کار را با وجود هزاران زامبی که مچ پایتان را میجوند، انجام دهید. منصفانه است؟ البته که نه، اینطور نیست. پشت 4 خون.
۴. بار روم بلیتز

جایی در طول مرحله توسعه، استودیو ترتل راک این تصمیم عجیب را گرفت تا کمدی بریتانیایی «شان میمیرد» را با کمی ... ترکیب کند. شیوع Resident Evil گیمپلی. با قرار دادن شما و گروهتان در یک بار با کوهی از اجساد بدون گوشت که از درزهای آن بیرون زدهاند، احتمالاً میتوانید بفهمید که این ارجاعات از کجا ناشی شدهاند. گناهکار؟ بله. از همه اتهامات تبرئه شدهاید؟ شرط میبندم.
بازی Bar Room Blitz یک تجربهی بینظیر بود، و همچنین نفسی تازه که به آن نیاز داشتیم. درست است که در بعضی جاها جمع و جور و محکم بود، اما طراحی فوقالعادهای هم داشت و یکی از خاطرهانگیزترین بخشهای کل کمپین بود. بازی کردن به تنهایی شاید بهترین راه برای تجربهی یک ساعت شاد نبود، اما با دوستان - میتوانست به یک شب کامل لذت بردن، مهمانی بعد از بازی و کلی چیزهای دیگر تبدیل شود.
۳. تخلیه جسد

هیچ چیز بدتر از این نیست که به طور اتفاقی با یک قبرستان پر از اجساد تکه تکه شده روبرو شوید، نه؟ خوب است که این یک بازی زامبی نیست، وگرنه الان آنجا بودید. واقعی دردسر. اوه، اما صبر کنید - این یک بازی زامبی است، و آن اجساد، بله، آنها کاملاً مصمم هستند که پس از خواب طولانی و طاقتفرسایشان بازگردند. اما میتوانست بدتر هم باشد. ممکن است مجبور شوید در آخرین تلاش برای بقا، تعداد زیادی از آنها را از خود دور کنید. اوه، صبر کنید، این هم یک چیز است.
فرقی نمیکند چه درجه سختی برای The Body Dump انتخاب کنید، احتمالاً با چند نقطه دشوار مواجه خواهید شد که اگر فقط یکی از همتیمیهایتان شوت ضعیفی داشته باشد و فاقد حس جهتیابی باشد، میتواند حتی سختتر هم بشود. هیچ فشاری یا چیزی شبیه این وجود ندارد. فقط اینکه، بدون یک تیم قوی، احتمالاً قبل از رسیدن سپیده دم، به موجهای مردگانی که در بیابان پراکنده شدهاند، خواهید پیوست. باز هم، هیچ فشاری وجود ندارد.
۲. ناقوسهای جهنم

تا آخر عمرم، یادم نمیآید چند بار گفتم «انگار» سایلنت هیل «همینجا» در طول اولین تجربهی ناموفقم در «زنگهای جهنم». اما آن ارتباط عمیق با سایلنت هیل بخشی از دلیل لذت بردن من از عبور از این دنیا با نوک پا، همین جهان بود پشت 4 خونخیلی نسخه رقیقشدهاش بود. یادآور تمام دفعاتی بود که در یک قبرستان مخروبه در انتهای شهر، در منطقه پیرامید هد پرسه میزدم. دیگر چه میخواستم؟
بازی Hell's Bells تمام مواد اولیه لازم برای ساخت یک بازی ترسناک همهجانبه را در خود داشت. با بازیهایی مثل Bar Room Blitz خیلی فرق داشت، اما به این که دقیقاً همان بازی باشد، افتخار میکرد. عبور از گذرگاههای وهمآور و عبور از لایههای مه در محیطی پر از گلوله، واقعاً لذتبخش بود. تنها نکته منفی این بود که میتوانست طولانیتر باشد. مثلاً ۸۳ دقیقه کامل بیشتر.
۱. نفرتانگیز

همه چیز بالاخره یه جایی تموم میشه، درسته؟ کدوم بازی ویدیویی بدون یه نبرد احمقانه و سخت با غول که راه رو برای بازیابی تکههای ترکش که همون بشریته، مسدود میکنه، کامل میشه؟ متاسفانه، این مانع به شکل «نفرتانگیز» ظاهر میشه، یه مشت شاخک که قدرت نابود کردن هر کسی که جرات کنه تا بیست یاردی گاز انبرهاش بیاد رو دارن.
متأسفانه، به عنوان آخرین مرحله از کمپین، به این معنی است که شما به گروهی از افراد صمیمی نیاز دارید که با همه چیز در مورد یک زرادخانه آشنا باشند. اگر یکی از اعضای خود را از دست بدهید، برای احیای آنها و هدایتشان به سمت پیروزی به مشکل خواهید خورد. پس، کمر همت ببندید و بهترین متحدان خود را جذب کنید. متأسفانه، «نفرتانگیز» (Abomination) به نام خود و حتی بیشتر از آن، وفادار مانده است.
خب، نظر شما چیست؟ آیا با پنج ماموریت برتر Back 4 Blood ما موافق هستید؟ در شبکههای اجتماعی ما به ما اطلاع دهید. اینجا کلیک نمایید یا در نظرات پایین.



