بهترین
۵ تا از بدترین بازیهای پازلی تاریخ

بازیها در حالت ایدهآل باید وقتی برنده میشوید، باعث ترشح دوپامین در شما شوند. با این حال، برخی از بازیها با چنان پیچیدگی طراحی شدهاند که بیشتر از اینکه باعث شادی شوند، باعث سردرد شما میشوند. جدا از پیچیدگی شدید، سایر معماها یا طراحی ضعیفی دارند، یا خیلی دشوار هستند یا منطقی نیستند. در اینجا برخی از بدترین بازیهای معمایی تمام دوران را معرفی میکنیم.
۳. اصل تالوس
کروتیم توسعه داده شد تالوس اصل در سال ۲۰۱۴ برای لینوکس، نینتندو سوییچ، iOS، ویندوز، پلیاستیشن و ایکسباکس. بگذارید به شما بگویم، فرقی نمیکند از کجا آن را بازی کنید؛ ذهن شما را به هم میریزد. این بازی فلسفی است و بر اساس اصول یونان باستان ساخته شده است. بازی با یک اندروید در محیطی آرام آغاز میشود که توسط یک بدن نامرئی به ماموریتی احضار شده است. شخصیت بینام، یک اندروید با هوشیاری شبیه انسان است.
برای تکمیل ماموریت، شخصیت باید حداقل ۱۲۰ پازل و معمای سیگیل را در بازی حل کند. هر پازل پیچیدهتر از پازل قبلی است. با افزایش پیچیدگی هر پازل و معما، ممکن است از حل آنها وحشت کنید. گیمرها اغلب آن را نسبتاً گیجکننده میدانند و در مقطعی تسلیم میشوند. برای بسیاری از افرادی که به طور اتفاقی با این بازی مواجه میشوند، انجام آن بدون راهنما عملاً غیرممکن است. اگر به دنبال یک بازی سرگرمکننده با پازلهای قابل کنترل برای بازی در یک روز طولانی پس از بازگشت از محل کار هستید، این بازی مناسب شما نیست.
۴. پازل موی سبیل گربه
این معما آنقدر سخت است که صفحه ویکی پدیای مخصوص به خود را دارد. این معما درست وسط بازی سال ۱۹۹۹ قرار دارد، گابریل نایت ۳: خون مقدس، خون نفرینشده. این بازی از بازیکن میخواهد که یک لباس مبدل گربهای استادانه برای قهرمان بازی درست کند تا بتوانند یک موتورسیکلت بدزدند. در ابتدا، جین جنسن این پازل را طراحی کرد، اما به دلیل محدودیتهای مالی مجبور شدند پروژه را کوتاه کنند. استیون هیل، توسعهدهنده بازی، تکمیل آن را به عهده گرفت. چه به دلیل تفاوتهای خلاقانه، چه محدودیتهای زمانی یا محدودیتهای مالی، طراحان پازل را در بازی باقی گذاشتند. مردم از آن متنفر بودند و به عنوان بدترین پازل در بازیهای ماجراجویی شناخته میشود.
این معما تا به امروز مبهم و غیرمنطقی نامیده میشود، اساساً بدون راهنما حل کردنش دشوار است و بدنام است. بخشی که بازیکنان باید از نوارهای چسب و خز برای ایجاد سبیل مصنوعی استفاده کنند، با توجه به اینکه شخصی که آنها نقش او را بازی میکردند سبیل نداشت، کاملاً مبهم است. اگرچه جن جنسن تا حدودی مقصر افت بازی بود، اما این موضوع آسیبی را که به محبوبیت بازی وارد شده بود، جبران نکرد. با توجه به اینکه دهه ۹۰ اوج بازیهای خوب بود، نمیتوان از جنبه زمان به عنوان بهانه استفاده کرد. توماس گریپ، یکی از بنیانگذاران Frictional Games، این بازی را نمونهای درخشان از چیزی دانست که طراحان بازی باید از آن اجتناب کنند.
۳. تلاش پادشاه
توسعهدهندگان بازی، Sierra Entertainment، به عنوان پادشاهان بازیهای پازل، نامی برای خود در صنعت بازیسازی دست و پا کردهاند. این بازی که اولین بار در سال ۱۹۸۰ منتشر شد، تا سال ۲۰۱۶ بهروزرسانیهایی در گرافیک و گیمپلی دریافت کرد. حتی با وجود سابقهی شناختهشدهی ... معماهای دشوار، آنها ممکن است در این مورد پا را از حد فراتر گذاشته باشند مجموعه تلاش پادشاه با نام گنوم.
مانند داستانهای پریان، بازیکن باید نام گنوم را برعکس بگوید. با این حال، این کار به آن سادگی که به نظر میرسید نبود و یک پیچش داستانی، همه چیز را به گند کشید. در یک سرزمین خیالی که منطق از پنجره بیرون انداخته میشود، الفبا به جای AZ، به ZA تبدیل میشود. بدون این دانش، شما بین اینکه ذهنتان یا بازی خراب است، کشمکش خواهید داشت. در نهایت، پس از اینکه مغزتان را تا آخرین سلولش به کار انداختید، انتظار میرود که به «ifnknovhgroghprm» برسید. موفق باشید اگر بتوانید این کار را بدون راهنما انجام دهید.
۲. طولانیترین سفر، اردک پلاستیکی
سال ۱۹۹۰ است. شما تازه کامپیوترتان را روشن کردهاید و به دنیای «آیندهگرا»ی آرکادیا منتقل شدهاید. طولانیترین سفر بازی. شخصیت اصلی، آوریل، جوانی ۱۸ ساله است که قابلیت تغییر مکان دارد و میتواند به دو جهان سفر کند. نوعی مرز، این دو قلمرو را از هم جدا میکند و آوریل باید هر دو جهان را از نابودی نجات دهد، چرا که این مرز باریکتر میشود.
برای تکمیل این ماموریت، او باید بر موانع و معماهایی غلبه کند و یکی از آنها معمای بدنام اردک پلاستیکی است. سپس آوریل با اردک پلاستیکی گیر کرده در مترو روبرو میشود. اردک آنقدر براق است که نمیتوان آن را نادیده گرفت و آوریل میخواهد آن را نجات دهد. فرآیند نجات این اردک جایی است که شما را به دام میاندازد. مراحل نجات اردک شامل یک مرغ دریایی، یک گیره لباس و یک گیره است. پیچیدگیهای این بازی آنقدر تصادفی است که 32 سال بعد، هنوز هم یکی از گیجکنندهترین معماهای فکری در صحنه بازی است.
۱. راهنمای مسافران رایگان برای دستگاه فروش خودکار ماهی بابل در کهکشان
اگر «راهنمای مسافران کهکشان» را خوانده باشید، متوجه طنز پیچیدهای که در آن وجود دارد میشوید. جای تعجب نیست که نسخه بازی ویدیویی نیز پر از این نوع طنز است. با این حال، سطح دشواری معماها، بازیکن را سریعتر از آنچه تصور میکند، به یک جشن خشم هدایت میکند. از آنجایی که بازی بر اساس سفر بین کهکشانی است، بازیکن برای ترجمه زبانها به یک بابل فیش (Bable Fish) در گوش خود نیاز دارد. گرفتن این بابل فیش جایی است که مغز شما دچار اضافه بار میشود.
بابل فیش از یک دستگاه فروش خودکار بیرون میآید، اما با زدن یک دکمه سریع بیرون نمیآید. دستگاه اغلب ماهی میدهد و شما باید راهی پیدا کنید تا حواس رباتهای نظافتچی را پرت کنید تا به دستگاه دسترسی پیدا نکنند و بابل فیش شما را نگیرند. سطح دشواری این بخش تقریباً عجیب است و گیمرها کاملاً تسلیم شدهاند و به دنبال بازیهای دیگری با سردردهای کمتر رفتهاند.
در آغاز ساخت بازیهای ویدیویی، ساخت بازیها اساساً دشوار بود زیرا مردم فقط میتوانستند چند بازی را همزمان تهیه کنند. با این حال، این پنج بازی واقعاً دیوانهوار هستند.
خب، نظر شما چیست؟ آیا با لیست بدترین بازیهای پازلی ما موافقید؟ در شبکههای اجتماعی ما به ما اطلاع دهید. اینجا کلیک نمایید یا در نظرات زیر











