بهترین
۵ بازی ویدیویی که بر اساس داستانهای واقعی ساخته شدهاند

داستان یک بازی، هسته اصلی تولید آن است. اکثر توسعهدهندگان بازی زمان قابل توجهی را صرف ساختن یک طرح داستانی بینقص میکنند که گیمرها را به درخواستهای بیشتر وادار کند. یک راه مطمئن برای غنیتر کردن طرح داستانی، ساختن آن بر اساس یک داستان واقعی است. رویدادهای واقعی یک تجربه سرگرمی جذابتر و قابل درکتر ارائه دهید که اکثر گیمرها عطش آن را دارند. اگر میخواهید در یک تجربه شبیهسازی شده از یک داستان واقعی غرق شوید، در اینجا پنج بازی وجود دارد که بر اساس داستانهای واقعی ساخته شدهاند.
۳. اساسین کرید ۳
به طور کلی، فرقهی آدمکشها این مجموعه بر اساس چندین رویداد تاریخی واقعی ساخته شده است. با این حال، یوبیسافت با نسخه سوم، عمیقاً به دوران آشفته انقلاب آمریکا پرداخت. Assassin's Creed III به بازیکنان اجازه میدهد تا وقایع تاریخی پیرامون آمریکای استعماری قرن هجدهم را بررسی کنند. علاوه بر این، بازی توجه زیادی به قبایل بومی که ایالات متحده را احاطه کرده بودند، از جمله بومیان آمریکا، دارد.
بازیکنان میتوانند در این بازی اکشن-ماجراجویی، آزادانه در محیط باز بازی به گشت و گذار بپردازند. داستان بازی حول محور کانر، یک آدمکش از آمریکای استعماری، میچرخد که در چندین رویداد در طول جنگ انقلاب و انقلاب آمریکا درگیر است. این بازی مخفیکاری به بازیکنان اجازه میدهد تا پدر کانر، هیثم کنوی، و دزموند مایلز، شخصیت اصلی این مجموعه، را کنترل کنند.
کانر در طول بازی در رویدادهای تاریخی مهمی مانند امضای اعلامیه استقلال، مهمانی چای بوستون، سفر پاول ریور و قتل عام بوستون شرکت میکند. از روایت مثالزدنی گرفته تا حس واقعی دوران استعمار، Assassin's Creed III یک بازسازی استادانه از جنگ انقلاب است.
۴. لسآنجلس نوآر
کلاه کارآگاهی خود را بر سر بگذارید و لسآنجلس را آنطور که در دهه ۱۹۴۰ بود، کشف کنید. اگرچه LA موی یک بازی تخیلی است که طرح داستان، شخصیتها و محیط آن بر اساس لسآنجلس دهه ۱۹۴۰ بازسازی شدهاند. داستان بازی در سال ۱۹۴۷ اتفاق میافتد، زمانی که یک کهنه سرباز مدالآور جنگ جهانی سوم، کول فلپس، به خانه بازمیگردد و تحقیقات در مورد جنایاتی را که تیتر خبرها شدهاند، آغاز میکند.
راکاستار گیمز چندین جنایت واقعی در لسآنجلس را که در دهه ۱۹۴۰ رخ داده بود، در بازی گنجانده است. علاوه بر این، محیط جهانباز بازی شامل بناهای تاریخی واقعی مختلفی از لسآنجلس در سال ۱۹۴۷ است. بازیکنان کنترل کارآگاه کول فلپس را بر عهده میگیرند که پروندهها را بررسی میکند و در نتیجه رتبهاش در اداره پلیس لسآنجلس (LAPD) ارتقا مییابد.
شما میتوانید در طول بازجویی از شاهدان و مظنونین با NPCها تعامل داشته باشید. بازیکنان همچنین میتوانند در دنیای باز بازی به دنبال سرنخ بگردند. علاوه بر این، بازی دارای حالتی است که میتوانید بازی را به صورت سیاه و سفید انجام دهید تا حس تاریخی اصیلی شبیه به فیلمهای نوآر داشته باشید.
3. خرابکار
در این بازی اکشن-ماجراجویی از استودیوی Pandemic، وقایع واقعی جنگ جهانی دوم را کاوش کنید. این بازی در طول اشغال فرانسه توسط آلمان اتفاق میافتد، جایی که بازیکنان کنترل شان دولین، مکانیک سابق ماشینهای مسابقهای را به دست میگیرند که به آزادسازی پاریس از دست فرانسویها کمک میکند.
شان برای فرار از جنگ و گذشتهی مجرمانهاش از فرانسه نقل مکان کرد، اما خیلی زود در جریان مسابقات گرند پری ساربروکن بازگشت. دایرکر، یک مسابقهدهندهی بدنام آلمانی، با شلیک به لاستیکهای شان باعث باخت آنها در مسابقه میشود. بعداً، دایکر پس از اینکه شان هنگام تلاش برای انتقام گرفتن از ماشینش توسط دایکر دستگیر میشود، خیلی زود خود را به عنوان یک فرمانده نازی نشان میدهد. این دستگیری منجر به مرگ نزدیکترین متحدان شان میشود که شان را به مسیر انتقام سوق میدهد.
این بازی جزئیات تاریخی دقیقی از مقاومت فرانسه را به تصویر میکشد، چرا که شان و تیمش رهبری نازیها را سرنگون میکنند. با استفاده از زاویه دید سوم شخص، بازیکنان سرزمین فرانسه اشغال شده توسط نازیها را به صورت سیاه و سفید کاوش میکنند. بازی A Pandemic در چند جنبه از بازی از رنگ استفاده میکند، از جمله چشمهای شخصیت، خون، چراغهای خیابان و نمادهایی که نشاندهنده وسعت مقاومت فرانسه هستند.
۴. آن اژدها، سرطان
یک چرخش جدید در حوزه بازیهای ویدیویی واقعگرایانه، «آن سرطان اژدها، یک بازی زندگینامهای است که توسط رایان و ایمی گرین ساخته شده و نبرد فرزندشان با سرطان را دنبال میکند. این بازی با محوریت داستان واقعی، به عنوان ادای احترامی تأثیرگذار به پسرشان، جوئل، و موجی از احساسات پیرامون مراقبت از فرزندشان ساخته شده است. جوئل که پزشکان چهار ماه برای زندگی به او مهلت داده بودند، تا چهار سال پس از تشخیص بیماریاش زنده ماند.
بازیکنان نقش والدین جوئل، رایان و ایمی، را پس از دریافت خبر ابتلای پسرشان به سرطان در سن ۱۲ ماهگی، بر عهده میگیرند. بازیکنان با شرکت در مکالمات و تصمیمگیریها در این تجربه واقعی، در کنار خانواده قرار میگیرند و با این وضعیت غیرقابل درک روبرو میشوند.
دیدگاه داستانی بازی با ارائه چهار مینیگیم برای ایجاد حس اکتشافی و سرگرمکننده، روایت داستان را پشتیبانی میکند. برای مثال، بازیکنان میتوانند جوئل را در حالی که در فضا پرواز میکند و از سلولهای سرطانی فرار میکند، هدایت کنند یا در حالی که داروهای پزشکی را جمعآوری میکند، با یک گاری در راهروهای بیمارستان بدود.
1 این جنگ منه
در بیشتر بازیهای جنگی، بازیکنان به عنوان سربازانی که برای آزادسازی سرزمین از دست متجاوزان تلاش میکنند، وارد نبرد میشوند. با این حال، در این جنگِ من، ورق برمیگردد و بازیکنان تجربهای دست اول از اثرات جنگ به دست میآورند. در این بازی بقا که توسط ۱۱ بیت استودیوز توسعه داده شده است، بازیکنان کنترل غیرنظامیان را در طول محاصره سارایوو در بوسنی بر عهده دارند.
هدف بازی زنده ماندن در جنگ و جمعآوری هرچه بیشتر مواد و ابزار است. شخصیتهای بازی هیچ مهارت نظامی یا بقا ندارند؛ بنابراین، بازیکن باید یک نقشه راه خوب و ساختارمند برای زنده ماندن از درگیری بسازد. بازی به شما این امکان را میدهد که در طول روز، زمانی که متجاوزان به سرزمین حمله میکنند، به دنبال سرپناه باشید. میتوانید از این زمان برای ساخت سلاحهایی استفاده کنید که میتوانید هنگام عبور از سرزمین جنگزده در طول شب از آنها استفاده کنید. علاوه بر این، بازیکنان میتوانند با سایر بازماندگان نیز تعامل داشته باشند، جایی که میتوانند تصمیم بگیرند که به NPCها کمک کنند، آنها را بکشند یا غارت کنند.
این جنگ از معدن تجربهای فراگیر از تراژدیهای پیرامون بازماندگان جنگ را ارائه میدهد. تصمیماتی که در بازی میگیرید بر سرنوشت بازماندگانی که با آنها شروع میکنید تأثیر خواهد گذاشت. شما باید سلامت، گرسنگی و سطح خلق و خوی خود را تا زمان اعلام آتشبس در بازی حفظ کنید.
خب، این هم از این. نظر شما در مورد پنج بازی برتر ما که بر اساس داستانهای واقعی ساخته شدهاند چیست؟ آیا بازیهای دیگری هم وجود دارند که باید در موردشان بدانیم؟ در شبکههای اجتماعی ما به ما اطلاع دهید. اینجا کلیک نمایید یا در نظرات زیر







