بهترین
5 تا از تنهاترین بازیهای ویدیویی ساخته شده تا به حال

راستش را بخواهید هیچ چیز بدتر از احساس تنهایی و بیکسی نیست. خوشبختانه، با وجود بازیهای چندنفره و از این قبیل، احساس سرما و لرز ناشی از انزوا چیزی نیست که به آن عادت کرده باشیم. اما این به آن معنا نیست که بازار بازیهای ویدیویی بدون داستانهای آرامتر باشد. در واقع، تعداد زیادی از این داستانها وجود دارد که همه آنها باعث میشوند احساس کنید تنهاترین کسی هستید که تا به حال روی زمین قدم گذاشتهاید.
البته، تنها ماندن و به حال خود رها شدن همیشه چیز بدی نیست. و راستش را بخواهید، وقتی غرق در سبک زندگی پرانرژی ناشی از بازیهای چند نفره میشوید، تحمل تنهایی یکی از لذتبخشترین چیزهایی است که یک گیمر میتواند تجربه کند. اما ... تنهاترین بازیهای ویدیویی موجود در بازار، و کدام یک از آنها این حس را به شما میدهند که واقعاً آخرین موجود زنده روی کره زمین هستید؟
5. رشته مرگ

ما نمیگوییم که پیک بودن شغل تنهایی یا چیزی شبیه به آن است، اما قطعاً یکی از موقعیتهای ضداجتماعی در این حرفه است - مخصوصاً وقتی مشتریان شما کیلومترها از یکدیگر فاصله دارند، توسط کوهها، زمینهای بایر و کمپهای متروکه از هم جدا شدهاند. اما خب، میدانید چه میگویند - کسی هست باید انجامش بدم. و اون یه نفر، البته، سم پورتر بریجز هست.
بازی مرگ تابنده میتواند یا بسیار شفابخش باشد، یا به طرز ناامیدکنندهای پیش پا افتاده. در اینجا تقریباً هیچ حد وسطی وجود ندارد و این به بازیکن بستگی دارد که تصمیم بگیرد کدام مسیر را دنبال کند. اگرچه داستان گاهی اوقات پیشرفت میکند، اما بخش عمده آن، البته، شامل رساندن آذوقه به کلونیهای دورافتاده است. و بنابراین، اگر از شنیدن ضربان قلب خود هنگام سفر در جادههای متروک لذت میبرید، قطعاً از این اثر کلاسیک کوجیما لذت خواهید برد.
4. زیر دریایی

سقوط هواپیما در وسط اقیانوس در یک سیاره خالی از سکنه دقیقاً بهترین راه برای پیدا کردن دوستان جدید نیست. البته، مگر اینکه ماهیهای پیچ خورده را به عنوان دوست در نظر بگیرید، که در این صورت از میزان جمعیت آنها شگفت زده خواهید شد. Subnautica واقعاً همینطور است. با این حال، اگر چیزی را که آبشش دارد به عنوان دوست طبقهبندی نکنید، پس در یک سفر واقعاً تنها خواهید بود.
هدف نسبتاً ساده است: زنده ماندن در اقیانوس. برای انجام این کار، باید در جستجوی آذوقه و سرنخهایی که به توضیح تاریخچه این سیاره عجیب کمک میکنند، به اعماق آبهای ناشناخته شیرجه بزنید. البته تنها نکته منفی اصلی در نقشهبرداری از این هزارتوی آبی، احساس درماندگی و تنهایی است. و وقتی میگوییم باور کنید، این افکار با فرا رسیدن شب دو برابر میشوند.
3. فایرواچ

اگر نشستن روی بالکن یک برج دیدهبانی در یک منطقه حفاظتشده جنگلی دورافتاده به مدت هشتاد روز برایتان سرگرمکننده به نظر میرسد، پس شما آمادهاید. واقعی خوراکی. خب، از نظر فنی، شما پول را خرج نخواهید کرد. تمام هشتاد روز حبس در یک برج، چون چند وظیفه هم با این شغل همراه است که برخی از آنها شامل رفتن به فراتر از دریاچهها و درههای بکر وایومینگ میشود. اما در بیشتر موارد، شما تنها هستید. یا حداقل، از نظر فیزیکی تنها هستید.
در حالی که بازی به شما اجازه میدهد با چیزی جز افکارتان پرسه بزنید، یک طناب نجات عاطفی وجود دارد که در انتهای دیگر یک رادیوی دستی قرار دارد. و باور کنید یا نه، همین طناب نجات است که در طول دوران طولانی و دردناک بازی به نزدیکترین متحد شما تبدیل میشود. حالا، اینکه آیا تصمیم بگیرید با نگهبان دیگر دوستی برقرار کنید یا نه، کاملاً به خودتان بستگی دارد. فقط انتظار نداشته باشید که یک رابطه شکوفا شما را از آن تنهایی که زیر پوستتان جریان دارد، رهایی بخشد.
2. گرسنگی نکشید

نترس با یک هدف در ذهن ساخته شده است: اینکه بازیکنانش احساس سرما، ترس و تنهایی کنند. و انصافاً، اعتبار در جایی است که شایسته آن باشد؛ نترس به طرز وحشتناکی بیحاصل و از نظر احساسی ورشکسته است. همچنین بدون هدف واقعی برای تلاش ساخته شده است، به این معنی که تنها گزینه شما این است که از روزمرگی جان سالم به در ببرید و از تسلیم شدن در برابر بیابان تک رنگ اجتناب کنید.
خبر خوب این است که شما این کار را نمیکنید داشته باشد تنها بودن. با با هم گرسنگی نکنید ارائه یک حالت دو نفرهکاربران میتوانند با هم در Constant غرق شوند، مکانی که برای زنده ماندن از ظلم و ستم قلمروی درهمشکسته، کار تیمی لازم است. اما این تنها یکی از مسیرهایی است که میتوان در پیش گرفت. با این حال، اگر از تحمل انزوا به عنوان یک گرگ تنها لذت میبرید، پاداشها میتوانند دو برابر بزرگتر باشند.
1. آنچه از ادیت فینچ باقی مانده است

آنچه باقی مانده ادیت فینچ بازی به طرز فوقالعادهای شما را به عنوان تنها بازماندهی یک نفرین خانوادگی احساس میکند. و انصافاً، این فرضیهی بازی است، زیرا هدف شما این است که در بقایای خانهی دوران کودکیتان به دنبال سرنخهایی باشید که مرگ نابهنگام اقوامتان را توضیح دهد. اما جستجو در گوشه و کنار این عمارت قدیمی و سر به فلک کشیده، با این حال، بسیار توخالی به نظر میرسد. و البته با پوچی زیاد، انزوای زیادی نیز به همراه دارد.
همچنان که از شجرهنامه بالا میروید و از اسرار بسیار بسیار آن آگاه میشوید، اتاقهای جدیدی به روی شما باز میشوند و در حین گشت و گذار در میان خرت و پرتهای بیپایان آن، چیزهای بیشتری برای تأمل در اختیارتان قرار میدهند. مسیر نسبتاً کوتاهی است، اما قطعاً جادهای است که ارزش پیمودن را دارد. و علاوه بر این، این یکی از بهترین شبیهسازهای پیادهروی داستانمحور موجود در بازار است. پس این هم از این.
خب، نظر شما چیست؟ آیا با پنج بازی برتر ما موافق هستید؟ آیا بازیای هست که برای این لیست پیشنهاد دهید؟ در شبکههای اجتماعی ما به ما اطلاع دهید. اینجا کلیک نمایید یا در نظرات پایین.













