رتبه‌بندی ۵ تا از بهترین داستان‌های Assassin's Creed

سری Assassin's Creed مدت‌هاست که در ژانر مخفی‌کاری و جهان باز، مهره‌ی مهمی بوده است و فصل‌های آن به سال ۲۰۰۷ روی ایکس‌باکس ۳۶۰ و پلی‌استیشن ۳ برمی‌گردد. البته، از آن زمان که دقت تاریخی، نقطه‌ی قوت اصلی یوبی‌سافت برای این فرنچایز بود، مدت‌هاست که گذشته است. اما با این اوصاف، این مجموعه، به طور کلی، هنوز هم پر از آثار داستانی است. و به طرز عجیبی، از زمانی که دقت از روی میز کنار گذاشته شد، Assassin's Creed داستان‌های بسیار قابل توجهی را روایت کرده است.

در طول چهارده سال گذشته شاهد آمدن و رفتن آدمکش‌ها بوده‌ایم، و بسیاری از نقش‌های اصلی در همان چند مانع اول شکست خورده‌اند. اما این چیزی نیست که ما اینجا می‌خواهیم در مورد آن صحبت کنیم. حداقل نه امروز، به هر حال. در عوض، ما به همان داستان‌هایی نگاه می‌کنیم که انجمن برادری و قانون آدمکش‌ها را به هم پیوند داده‌اند. از ریشه‌های فرقه گرفته تا آشفتگی‌های امروزی با فرقه تمپلارها، در اینجا چیزی است که به نظر ما از کل جدول زمانی بالاترین رتبه را دارد. پس، به والهالا سر بزنید - چون قرار است شرمنده شوید.

۵. اساسین کرید ۳

درسته، اساسین کرید ۳ انجام داد سهم منصفانه‌ای از نفرت را پس از عرضه دریافت کرد، هرچند البته بخش زیادی از آن با واکنش‌های منفی مواجه شد، انجام داد ریشه این موضوع به این برمی‌گردد که این یک فصل مستقل بود، که در آن دیگر اتزیو آدیتوره آشنا در مرکز توجه نبود. در عوض، با کنار رفتن داستان‌های قبلی با ایتالیایی محبوبمان و ایده‌های جدید، یک سرنخ جدید به ما داده شد. و هر چقدر هم که حذف این قاتل نخبه از فهرست داستان جسورانه بود، Assassin's Creed 3، انصافاً، همچنان ادامه‌ای تازه از قوس داستانی دزموند بود.

قرار دادن انقلاب آمریکا در خط مقدم این تجربه، حرکت بزرگی برای یوبی‌سافت بود و صادقانه بگویم، حرکتی که آنها به طرز چشمگیری آن را اجرا کردند. هم هیثم کنوی، رهبر تمپلارهای استعماری، و هم کانر، آدمکش تازه‌کار موهاک، اضافه‌های فوق‌العاده‌ای به فهرست قابل بازی بودند و دو واحد قدرتمند که هر دو شبکه‌ای از داستان‌های پس‌زمینه جذاب را به اشتراک می‌گذاشتند. در مجموع، عبور از مرز بوستون و بازی موش و گربه با فرقه تمپلار واقعاً روایتی واقعاً جذاب را رقم زد و صادقانه بگویم، این چیزی است که ما با افتخار دوباره در آن ثبت‌نام خواهیم کرد.

4. Assassin's Creed

با وجود تمام تاریخ قابل بازی و دستکاری، یوبی‌سافت واقعاً کلید چیزی خارق‌العاده را در سال ۲۰۰۷ در دست داشت، با مسیرهای پر پیچ و خم کافی برای خلق یک خط زمانی بی‌پایان از سفرهای مسحورکننده. و خوشبختانه، Assassin's Creed نتیجه‌ی آن هدف تازه کشف شده بود، با منابع کافی برای پر کردن شکاف‌ها تا ابد. اما البته، همه چیز باید از جایی شروع می‌شد، و جنگ صلیبی سوم، که دقیق‌ترین دوره زمانی تاریخی برای این انجمن برادری بود، نقطه شروع بی‌نظیری برای چنین خط زمانی بود.

اگرچه از نظر ساختار نسبتاً ساده بود، اما Assassin's Creed شاید یکی از غوطه‌ورکننده‌ترین داستان‌های تولید شده برای این فرنچایز را داشت. الطیر و تلاش او برای رستگاری به همراه انجمن برادری، گیم‌پلی واقعاً جذابی را به همراه داشت، با یک چرخش غیرداستانی که بازیکنان را از ابتدا تا انتها درگیر و دانش‌آموز نگه می‌داشت. اگرچه مصیاف فاقد جذابیتی بود که بعداً با اتزیو و دوستانش دنبال شد، اما در کل یک داستان فوق‌العاده بود و راه را برای داستان‌های شجاعانه‌تر در سال‌های بعد هموار کرد.

3. Assassin's Creed: Syndicate

در حالی که می‌توان استدلال کرد که دوقلوهای فرای دوست‌داشتنی‌ترین قاتل‌های فهرست نبودند، می‌توان گفت که داستان لندن و شیمی کلی بین آنها ... بود یک جایزه تسلی‌بخش شایسته. البته، لندن با داشتن تاریخی غنی و پربار، به عنوان یکی از بهترین شهرهای تاریخ این مجموعه شناخته می‌شود و شخصیت‌های تاریخی زیادی برای روایت دارد. مثلاً ملکه ویکتوریا. و جک قاتل را هم فراموش نکنیم که حتی یک داستان DLC اختصاصی هم داشت. اما این داستان برای زمان دیگری است.

Assassin's Creed: Syndicate، به عنوان یکی از اولین فصل‌های مدرن در خط زمانی، به این معنی بود که ما زرادخانه بسیار وسیع‌تری در اختیار داشتیم، با منظره شهری حتی بزرگتری برای تقویت آن. لندن، با تمام محله‌های آلوده به Blighter و مناطق تحت کنترل Templar، گیم‌پلی واقعی زیادی برای جویدن به ما داد که نتوانستیم جلوی خودمان را بگیریم و تمام محتوای آن را از بین ببریم. از نظر داستانی، تغییر زیادی در مورد Piece of Eden رخ نداد، اگرچه یک هدف ثانویه داشت که می‌توانستیم به راحتی هر طور که دوست داشتیم بین آنها جابجا شویم. و صادقانه بگویم، Ubisoft کار بسیار خوبی در زیباسازی هر دو طرف انجام داد.

2. Assassin's Creed IV: Black Flag

اگرچه بخش زیادی از داستان بازی Black Flag به طور خاص بر روی انجمن برادری قاتلان تمرکز نداشت، اما همچنان یکی از بزرگترین ماجراجویی‌های مجموعه Assassin's Creed تا به امروز را به خود اختصاص داد. البته، می‌توانیم بیشتر موفقیت آن را مدیون نبردهای دریایی جذاب و مناظر دل‌انگیزی باشیم که در اطراف اقیانوس آبی پراکنده بودند. اما علاوه بر این، سفر شگفت‌انگیز ادوارد کنوی از فقر تا ثروت، همچنان یکی از جذاب‌ترین سفرها تا به امروز بود و محتوای کافی برای گردآوری مجموعه‌ای از داستان‌ها را داشت.

بازی Assassin's Creed: Black Flag تقریباً نقطه عطف این مجموعه بود، جایی که دزموند دیگر مشعل داستان مدرن را در دست نداشت. در عوض، ما با یک طرح فرعی رقیق‌شده از زمان حال و یک سفر اکتشافی انیموس بسیار مفصل‌تر مواجه شدیم که ادوارد کنوی پیشگام آن در فصل آغازین بود. اما با توجه به اینکه اربابان دزدان دریایی نقش‌های اصلی داستان را ایفا می‌کردند، نمی‌توانستیم دقیقاً از سبک نوظهور آن شکایتی داشته باشیم. چه بر اساس یک قاتل باشد چه نباشد، Black Flag یک ورود پیشگامانه به این مجموعه بود، با گنجینه‌هایی که تقریباً در هر گوشه و کنار دنیای وسیع و باز آن پنهان شده بود.

۱. مجموعه Assassin's Creed: The Ezio

خب، این هم از این. مجموعه Assassin's Creed: The Ezio Collection بهترین سه‌گانه موجود در بازار است و احتمالاً همیشه هم خواهد بود. و دلیل خوبی هم برای این موضوع وجود دارد.

به جای پر کردن سه جایگاه با Assassin's Creed 2، Brotherhood و با توجه به اینکه نه گزینه دیگر برای رقابت بر سر دو جایگاه آخر باقی مانده، به نظر می‌رسد که کاملاً درست باشد که Revelations را در کل این سه‌گانه قرار دهیم، و به راحتی بر برجستگی کلی آن سایه افکنده است. واقعیت این است که خط داستانی اتزیو آدیتوره که تقریباً نیم قرن به طول انجامید، بهترین خط داستانی بود که یوبی‌سافت تا به حال نوشته است و هنوز هم هست. دوره زمانی.

از همان لحظه‌ای که در نقش یاغی نوجوان فرو رفتیم، عاشق دنیا و افسانه‌ای شدیم که با شجره‌نامه خانوادگی در هم تنیده شده بود. اتزیو آدیتوره به همراه دزموند مایلز، هر دو با هم دست به دست هم دادند تا یک داستان حماسی پر از شگفتی را گردآوری کنند، داستانی که هر فصل آن به اوج نهایی خود می‌رسد. از فلورانس تا رم، از رودز تا مصیاف، شاهد تبدیل شدن نوجوان داغدیده به یک قاتل نخبه بودیم، و هر چهارراهی که از آن عبور می‌کرد، سرشار از احساس و قدرت بود. و این چیزی است که یوبی‌سافت هرگز قادر به بازسازی آن نخواهد بود. مثلاً، همیشه.

آیا با لیست ما موافقید؟ از کدام قسمت Assassin's Creed بیشتر لذت بردید؟ در شبکه‌های اجتماعی ما به ما اطلاع دهید. اینجا کلیک نماییدیا اگر هنوز اینجا هستید، چرا نگاهی به لیست‌های دیگر Assassin's Creed ما نمی‌اندازید؟

دنبال محتوای بیشتری هستید؟ همیشه می‌توانید به یکی از این موارد نگاهی بیندازید:

Assassin's Creed: 5 دوره‌ای که دوست داریم ببینیم