با ما در تماس باشید

اخبار

۱۰ بازی ترسناک که شما را شب‌ها بیدار نگه می‌دارند

هیچ احساسی بهتر از این نیست که روی مبل لم داده باشید و چشمانتان به صفحه نمایش دوخته شده باشد، در حالی که در اقیانوسی از تنش دست و پا می‌زنید. چیزی شبیه به تجربه لرز سرد در ستون فقراتتان؛ بازی‌های ویدیویی ترسناک دقیقاً همین حس را ارائه می‌دهند - و واقعاً یک حس باورنکردنی است. البته، بسیاری از بازی‌ها پا پیش گذاشته‌اند و سعی کرده‌اند آن حس را به تصویر بکشند، اما بسیاری نیز در پیروی از اولین قانون باشگاه وحشت شکست خورده‌اند: ترسناک کردن واقعی.

وقتی صحبت از ژانر وحشت می‌شود، کلی زیرشاخه وجود دارد که خیلی از ما معمولاً فراموششان می‌کنیم. نه فقط ما گیمرها - بلکه کسانی که پشت پروژه‌ها هستند هم. در چنین مواقعی است که یک مفهوم خوب می‌تواند با قرار گرفتن دسته‌های زیاد در یک بخش، تکه‌تکه شود. مثلاً یک اسلشر خونخوار پر از خونریزی را در نظر بگیرید. این خودش یک ژانر است. با این حال، وقتی توسعه‌دهندگان بیش از حد جاه‌طلب حریص می‌شوند و شروع به ترکیب مواد مختلف دیگر می‌کنند، می‌تواند شلخته و بی‌نظم شود.

به ندرت پیش می‌آید که یک شاهکار ترسناک باکیفیت را در قالب بازی ویدیویی پیدا کنید، زیرا بسیاری از توسعه‌دهندگان راز موفقیت را نمی‌دانند. اما، این ده بازی به طور خاص، به کمال نزدیک‌ترین هستند. البته، از زمان تکامل بازی‌ها، کتابخانه‌ای کامل از بازی‌های ارزشمند وجود داشته است، اما این آثار معمولاً رمزگشا هستند و لرزه‌های ابدی به جان می‌اندازند. و می‌دانید - ما کاملاً موافق این هستیم.

 

10. Resident Evil 7 VR

انگار رزیدنت اویل ۷ روی کنسول به اندازه کافی ترسناک نبود، درسته؟ بالاخره باید یه نسخه واقعیت مجازی هم ازش ساخته می‌شد.

هفتمین قسط اصلی به بازی Resident Evil این مجموعه به سمت بهتر شدن رفت، اینطور نیست؟ خیابان‌های بسیار خلوت‌تر و مناظر شهری وسیع‌تر و راهروهای بسیار محدودتر و باریک‌تری وجود داشت که هر چیزی می‌توانست در میان سایه‌ها کمین کند. برخلاف نسخه‌های قبلی، که اکشن عنصر کلیدی بود، بایوهازارد توانست تعلیقی را القا کند که در هیچ فصل دیگری پیدا نکردیم. مطمئناً، ممکن است از زمان شروع این مجموعه چیزهای زیادی از آن دیده باشیم - اما هیچ چیز به خوبی نسخه هفتم آن را به تصویر نکشیده است - به خصوص در واقعیت مجازی.

غرق شدن در اعماق عمارتی که هرگز به نظر منصفانه نمی‌رسد، رسیدن به حتی ساده‌ترین هدف، اغلب می‌تواند به خودی خود مانند یک کابوس باشد. از ظاهر شدن خودجوش شخصیت‌ها گرفته تا اشیاء عجیب و غریب که باعث می‌شوند دو بار در مورد ریشه‌ها فکر کنیم؛ رزیدنت اویل ۷ در تمام زمینه‌های بازی‌های ترسناک عالی عمل می‌کند. و حتی اجازه ندهید که در مورد DLC شروع کنیم.

 

9. ماندگار

مطمئناً با اولین حضورش در سال ۲۰۱۳، چهره بازی‌های ترسناک را تغییر داد.

بازی Outlast با انتشارش در سال ۲۰۱۳ توانست چیز تازه‌ای را به عرصه بیاورد. این بازی کاملاً به مفهوم زندانی شدن در تیمارستان خلاصه نمی‌شد، بلکه کم و بیش به میزان تعلیقی که از همان لحظه شروع بازی به شما دست می‌داد، اشاره داشت. چه صرفاً در حال عبور از یک راهرو باشید و چه از نردبانی بالا بروید؛ Outlast همیشه آن حس سوزش را در ما ایجاد می‌کند که از ابتدا تا انتها ما را دچار پارانوئید می‌کند. و به دلیل همین حس بی‌نظیر است که ما هرگز احساس امنیت نمی‌کنیم و اغلب به جای پیشرفت، پنهان شدن را ترجیح می‌دهیم.

به لطف عمر باتری فوق‌العاده کم دوربین، بازیکنان مجبورند در تاریکی به سرعت حرکت کنند و فقط از صدا برای جهت‌یابی استفاده کنند. اما وقتی در تیمارستانی با بیماران روانی سرگردان بی‌پایان هستید، این غرایز جهت‌یابی اغلب می‌توانند به مکان‌های اشتباه منجر شوند. بنابراین، برای زنده ماندن، باید تا جایی که می‌توانید باتری جمع کنید و در حالی که در تیمارستان پیش می‌روید و به دنبال راه فرار هستید، فرار کنید. اما، البته - گفتنش آسان‌تر از انجام دادنش است.

 

8. سوما

این داستان موفق می‌شود داستانی جذاب را با بخش‌هایی کاملاً ترسناک ترکیب کند.

سوما یکی از معدود عناوینی بود که توانست چندین عنصر را با هم ترکیب کند و با موفقیت چشمگیری روبرو شود. با جریانی غنی از عناصر روانشناختی، روایت خوب و اکشن سریع، سوما توانست چندین ویژگی بزرگ را داشته باشد و همچنان یک تجربه شاهکار ارائه دهد.

برای بازی‌ای که عمدتاً بر اکتشافات زیر آب متکی است، هیچ لحظه‌ای وجود ندارد که احساس نکنید تحت نظر هستید یا شکار شده‌اید. همانطور که در جستجوی بازماندگان و راهی برای فرار، در یک مرکز تحقیقاتی مخروبه قدم می‌زنید، ذهنتان شروع به پرسه زدن می‌کند و ترس‌هایتان به واقعیت تبدیل می‌شوند. و این زیبایی Soma است؛ همیشه چیزی در ذهن شما نقش می‌بندد، در حالی که پنج ساعت گیم‌پلی خوب و حساب‌شده را با شجاعت پشت سر می‌گذارید. این باعث می‌شود که بخواهید دوباره در آب‌ها ریسک کنید - فقط برای اینکه همان حسی را که از همان بار اول تقریباً اعتیادآور می‌شود، تجربه کنید.

 

۷. فراموشی: ماشینی برای خوک‌ها

فرنچایز مشهور Amnesia با دومین فصل وحشتناک خود دوباره حمله می‌کند.

یکی از بازی‌های قدرتمند این لیست، بازی Amnesia: A Machine For Pigs است. برخلاف نسخه قبلی که بسیار محبوب بود، A Machine For Pigs حال و هوای بسیار تاریک‌تری دارد و برخی از عناصر اصلی بازی اول را بهبود می‌بخشد. البته، هر دو عنوان به خودی خود شاهکار هستند - اما این دومین عنوان اصلی است که به نظر می‌رسد هنگام قدم زدن روی نوک پا در خیابان‌های پر پیچ و خم لندن، وحشتی بی‌سابقه را برمی‌انگیزد. موسیقی متن بازی کاملاً غم‌انگیز و نفس‌گیر است و یک جدول زمانی از وقایع وجود دارد که از همان ابتدا ما را مجذوب خود می‌کند، همانطور که برای اولین بار فانوس نمادین را کشف می‌کنیم.

بازی Amnesia همیشه در خلق فضایی ترسناک، شگفتی‌ساز بوده است. مناظر دایره‌ای شکل بازی همیشه با شوم‌ترین کابوس‌های ما ترکیب می‌شوند و هر اینچ مربع از هر مرحله به اندازه مرحله قبلی هیولاگونه است. این بازی تقریباً باعث می‌شود بازیکن در مقایسه با موجودات زیادی که در تاریکی پرسه می‌زنند، احساس کند در حد یک مورچه است. اما به همین دلیل است که ما آن را دوست داریم.

 

6 پنج شب در فردی

چطور چنین مفهوم ساده‌ای می‌تواند تا این حد ترسناک باشد؟

پس از افزایش فروش در استیم، Five Nights at Freddy's به موفقیت دست یافت و چندین فصل از آن را تولید کرد - و حتی به نسخه‌های مختلف دیگری نیز روی آورد. سیستم عاملحتی با وجود مفهوم نسبتاً ابتدایی‌اش که به بازیکن حداقل کنترل را می‌دهد، بازی Freddy's قلمرویی ترسناک ایجاد می‌کند که همیشه بدون هیچ تلاشی لرزه به اندام بازیکن می‌اندازد. بله، دشمن اساساً ارتش کوچکی از اسباب‌بازی‌های مخملی سرگردان با انیماترونیک‌های ضعیف است - اما در شب، این موضوع هرگز نمی‌تواند آزاردهنده‌تر از این باشد.

زنده ماندن فقط یک شب در خانه‌ی فردی به معنای استفاده‌ی استراتژیک از درها، دوربین‌ها و چراغ‌ها برای دور نگه داشتن دشمنان است. اگرچه در ذهن ساده به نظر می‌رسد، اما رسیدن خودجوش تعداد زیادی از دوستان می‌تواند شما را به مدت نه دقیقه که مانند یک ابدیت به نظر می‌رسد، در ناامیدی و بیچارگی به این طرف و آن طرف ببرد. و این معمولاً فقط شب اول است. از طرف دیگر، زنده ماندن پنج شب، خود یک کابوس است.

 

5. بلر جادوگر

خیلی کم پیش می‌آید که یک بازی ویدیویی بتواند شما را دیوانه کند. از طرف دیگر، به نظر می‌رسد که بازی Blair Witch این کار را به راحتی انجام می‌دهد.

با الهام از فیلم‌ها، فیلم جادوگر بلر (Blair Witch) نیز مسیر مشابهی را در خلق یک درام روانشناختی دنبال می‌کند که تقریباً حالت تهوع به شما می‌دهد. به نظر ما، این به معنای خوبی است. دلیلش این است که جادوگر بلر برای تحت تأثیر قرار دادن شما در طول سفرتان به موجودات هشت پا یا موسیقی متن حماسی متکی نیست. در عوض، این ماجراجویی ترس را از ریشه می‌نشاند و از ویژگی‌های به‌موقعی استفاده می‌کند که اغلب باعث می‌شود قضاوت‌های خود را زیر سوال ببرید.

چه در حال قدم زدن در جنگل باشید و چه از تپه‌ای بی‌پایان بالا بروید؛ فیلم جادوگر بلر با تکان دادن گردنتان به شما یادآوری می‌کند که دارید کار اشتباهی انجام می‌دهید. حتی اگر در مسیر درست حرکت کنید، احتمال دارد که به عقب برگردید و به همان جایی که شروع کرده‌اید، برگردید. باز هم، با استفاده هوشمندانه از عناصر روانشناختی، می‌توانیم در حالی که در جستجوی پادزهری برای ترسی که بر شانه‌هایمان سنگینی می‌کند، در اعماق دیوانگی فرو می‌رویم، سرمان را بخارانیم.

 

۴. اسلندر: ورود

فقط مسئله‌ی زمان بود تا این شور و هیجان اینترنتی به یک اثر کاملاً فراگیر تبدیل شود.

در ادامه‌ی روند جهانی، بازی Slender: The Eight Pages برای کامپیوتر، بازی The Arrival با الهام از کلمه‌ی «ترس» و با تجربه‌ای به‌روز شده که گیمرها را به وجد می‌آورد، وارد عرصه شد. بازی طولانی‌تری که روایتی عمیق‌تر از این موجود انسان‌نمای ترسناک ارائه می‌دهد؛ Slender: The Arrival نه تنها همان تنش نفس‌گیر را به بازی می‌آورد، بلکه درک ریشه‌های این شخصیت را نیز ارتقا می‌دهد.

اگرچه بازی The Arrival تجربه‌ای نسبتاً کوتاه است، اما همچنان موفق می‌شود جوهره این فرنچایز مشهور را به تصویر بکشد و ترس‌های عمیقی را به بازیکنان ارائه دهد. حتی بدون فصل‌های حجیم و ده‌ها ساعت فیلمنامه، بازی کردن آن هنوز هم به اندازه‌ای رضایت‌بخش است که شما را به بازگشت به بازی و تجربه دوباره ترغیب کند.

 

۳. نفرین خون آژیر

بی‌دفاع بودن و نداشتن شانس مبارزه اغلب می‌تواند به ترس طاقت‌فرسا منجر شود. و این خوب است، نه؟

با سقوط به دنیایی آشفته که همه چیز در آن پیچیده است، Siren Blood Curse وارد عمل می‌شود و عامل آشفتگی را به میزان زیادی افزایش می‌دهد. به لطف توجه به شخصیت‌های منحرف و طراحی کابوس‌وار، این بازی کلاسیک ترسناک را می‌توان به راحتی در بازی‌هایی که دوران پلی‌استیشن ۳ را تعریف کردند، به خاطر آورد.

بازی Siren Blood Curse در طول داستان خود، شخصیت‌های مختلفی را به طور متناوب نشان می‌دهد؛ برخی تا حدودی قادر به زنده ماندن هستند - و برخی کاملاً بی‌تجربه. و همین شخصیت‌های خاص هستند که حتی با دیدن سایه خودتان هم به لرزه می‌افتند. این رویکرد بی‌دفاعی است که باید در برابر هر مانعی اتخاذ کنید به این امید که تا فصل بعدی زنده بمانید. و وقتی پنهان شدن استراتژی خودتان است - باعث می‌شود یک شب وحشت مانند یک آزمایش ابدی به نظر برسد.

 

2. فضای مرده

می‌توان گفت که Dead Space انقلابی عظیم در ژانر وحشت بود.

به جای اینکه شخصیت اصلی داستان را به یک آدم خفن تمام عیار با مهمات بی‌نهایت و سلاح‌های کافی برای تأمین نیازهای یک ارتش تبدیل کند، Dead Space شما را در جایگاه یک مهندس سیستم‌های معمولی قرار می‌دهد که تجربه کمی در بقا دارد یا اصلاً تجربه‌ای ندارد. با ذخیره محدود مهمات و یک کشتی پر از موجودات کمین کرده، قرار است احساس کنیم که تعدادمان کمتر است و شانس زنده ماندنمان صفر است. و اینجاست که جنبه ترسناک تقریباً بی‌نقص به نظر می‌رسد. ما از باز کردن در بعدی وحشت داریم، از ترس اینکه ببینیم چه چیزی پشت آن منتظر است. ما گلوله‌هایمان را می‌شماریم و دعا می‌کنیم که بتوانیم بدون گیر افتادن به ایست بازرسی بعدی برسیم.

Dead Space از زمان انتشارش در سال ۲۰۰۸، بازی‌های فوق‌العاده‌ای تولید کرده است. اما بازی‌ای که باید برای این لیست انتخاب کنیم، باید همان اولین نسخه باشد. این بازی مثل چیزی تازه از ذهن یک توسعه‌دهنده‌ی آشفته بیرون آمده بود و نفسی تازه به دنیای وحشت بخشید. گیرا و جسورانه است - و به همین دلیل است که ما آن را دوست داریم.

 

۳. شیطان درون

این شاهکار ترسناک، روایت باکیفیت و گیم‌پلی اکشن را با هم ترکیب کرده بود.

وقتی به فیلم «شیطان درون» نگاه می‌کنیم، واقعاً یک سبد با یک تپه تخم‌مرغ نمی‌بینیم. ما مجموعه‌ای از سبدها - و انبوهی از تخم‌مرغ - را می‌بینیم. باز هم، این عمدتاً به این واقعیت مربوط می‌شود که «شیطان درون» چندین زیرشاخه از ژانر وحشت را شناسایی کرده و آنها را به طور مساوی پخش می‌کند. البته، این روش همیشه با برخی از فیلم‌های ترسناک پرطرفدار جواب نداده است. اما، برای این یکی، مثل یک طلسم عمل کرده است.

با در نظر گرفتن یک مفهوم روانشناختی و ترکیب آن با گلوله‌های خشمگین، هیولاهای عجیب و غریب و معماهای چالش‌برانگیز، می‌توانیم شاهد پوسته‌ی یک اثر زیبا باشیم. بازی The Evil Within موفق می‌شود بازیکنان را در حالی که با نوک پا در دنیایی متغیر که هرگز از الگوی یکسانی پیروی نمی‌کند، قدم می‌زنند، سرپا نگه دارد. از ابتدا تا انتها، کل دنیا به همان سرعتی که به سطح عمیق‌تری از جنون فرو می‌رود، حرکت می‌کند. چند صحنه‌ی ترس ناگهانی و چند نبرد با غول‌ها را هم به آن اضافه کنید - و شما یک شاهکار ترسناک صیقل داده شده خواهید داشت.

جورد سرپرست تیم gaming.net است. اگر در لیست‌های روزانه‌اش پرحرفی نکند، احتمالاً مشغول نوشتن رمان‌های فانتزی یا گشتن دنبال Game Pass از بین تمام بازی‌های مستقلی است که روی آن خوابیده است.

افشای تبلیغات: Gaming.net به استانداردهای دقیق تحریریه متعهد است تا نظرات و رتبه بندی های دقیقی را در اختیار خوانندگان ما قرار دهد. وقتی روی پیوندهای محصولاتی که بررسی کردیم کلیک کنید، ممکن است غرامت دریافت کنیم.

لطفا مسئولانه بازی کنید: قمار شامل ریسک است. هرگز بیشتر از آنچه که می‌توانید از دست بدهید شرط بندی نکنید. اگر شما یا کسی که می‌شناسید مشکل قمار دارد، لطفاً به [لینک] مراجعه کنید. GambleAware, GamCare، یا قماربازان گمنام.


افشای بازی های کازینو:  کازینوهای منتخب توسط سازمان بازی مالت مجوز دارند. 18+

رفع مسئولیتGaming.net یک پلتفرم اطلاعاتی مستقل است و خدمات قمار ارائه نمی‌دهد و شرط‌بندی نمی‌پذیرد. قوانین قمار بسته به حوزه قضایی متفاوت است و ممکن است تغییر کند. قبل از شرکت در قمار آنلاین، وضعیت قانونی قمار آنلاین را در محل خود بررسی کنید.